ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | ||
6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 |
13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 |
20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 |
27 | 28 | 29 | 30 | 31 |
در چگونگی اعطای امتیازات عوامل داخلی و خارجی نقش اساسی را در فریفتن و جلب رضایت شاه بلهوس اطرافیان وی داشتهاند و با رد و بدل شدن رشوه، تمام کارها به موفّقیّت میرسیده است. مثلاً در مورد امتیاز رویتر متملّقان و چاپلوسان دولت ناصری بدون توجّه به منافع ملی در طیّ برگزاری مجلسی این گونه فواید آن را گزارش میدهند: «ایجاد این راه آهن دست کم پنجاه کرور تومان پول لازم دارد و در مقابل آن ما هیچ ندادهایم که از مداخل حالیه دولت یک دینار کم بکند. آن چه دادهایم منحصراً عبارت است از بعضی مواد عاطله که تا امروز هیچ منفعتی از برای دولت نداشتهاند و اگر در دست ما بمانند بعد از این هم فایده نخواهد بخشید. اکنون انجام این مطلب بزرگ که بلاشک اسباب احیای جمیع این صفات خواهد بود منوط به یک اشارهی شاهنشاهی است. هرگاه اسم مبارک همایون خود را بر این امتیازنامه مرقوم فرمایید به همین گردش یک قلم بیش از جمیع خدماتی که سلاطین ایران در این چند هزار سال به ملّت خود کردهاند. بر خاک و ملّت مرحمت و احسان فرمایند»[1]و یا در مورد امتیاز رژی که در طیّ مسافرت شاه به انگلستان توسّط عمّال داخلی و خارجی به تأیید و امضا شاه میرسد و بعد هرچند به دلیل مبارزات مردم و علما انعقاد آن لغو میگردد؛ ولی ایران متعهّد به پرداخت سه و نیم میلیون تومان خسارت میشود.[2] در این رابطه جالب است به چگونگی ترفند و سوء استفاده از نقطهی ضعف شاه در هنگام اخذ این امتیاز نامه اشاره شود که شاه چگونه در عالم رؤیا و هپروت آن را امضا کرده است. پادشاه منوّرالفکر قجر صحنه این رویداد را این گونه توصیف میکند: «...دختری بود آب بازی میکرد. او را تماشا کردیم. حوضچه ساختهاند که روی آن به عینه مثل حوضچههای آکواریم صفحه از بلور است، مگر آن که بالای شیشه قدری باز است و حوضچه مملو از آب، جلو آن را پرده کشیده بودند. پرده بالا رفت دختری پانزده ساله بسیار خوشگل و سفید، لباس سیاه چسبانی پوشیده سینه و بازوانش برهنه گیسوهای طلایی افشان به دوش آویخته در زیر آب با کمال آسودگی دراز کشیده بود. بعد نشست و کمکم بالای آب آمده ایستاد. آب از سر و رویش میریخت. بعد بعضی گوش ماهی و صدف توی آب ریخته، دختر سبد کوچکی در دست داشت؛ رفت زیر آب یکی یکی آنها را جمع کرده و با تأنّی تمام بالا آمده بعد در حالتی که او در زیر آب بود از پشت شیشه حرف زدند. بالا آمد جواب داد. یک شیشه برد زیر آب و خورد. بدون آن که آب به دهانش برود. شیشهی خالی را رها کرد، آمد روی آب باز مدّتی به حالت نماز مسیحی در زیر آب نشست. خلاصه خیلی کارهای غریب کرد. با آن سفیدی و لطافت بدن مثل پریهای دریایی که در افسانهها میگویند به نظر میآمد.»[3]
[1] - ص 364 - ایران در برخورد با استعمارگران - دکتر سیّد تقی نصر
[2] - معیّرالممالک در ص 178 کتاب خود تحت عنوان یادداشتهایی از زندگانی خصوصی ناصرالدین شاه علّت لغو امتیاز رژی را خود پادشاه میداند که به اشتباه خود پی برده بود و به همین دلیل زمینه و مراحل لغو امتیاز نامه را فراهم میآورد.
[3]
- ص 238 - شاه ذوالقرنین و خاطرات ملیجک - بهرام افراسیابی
4- آینه عیبنما، نگاهی به دوران قاجاریه، علی جلالپور، انتشارات گفتمان
اندیشه معاصر، 1394، ص 246