پیام تاریخ

بحث های تاریخ ایران

پیام تاریخ

بحث های تاریخ ایران

نکات ضعف کریم خان زند

نکات ضعف کریم‌خان

 

کریم‌خان نیز همانند افراد دیگر در سیاست داخلی دارای لغزش‌هایی می‌باشد که در رأس آن‌ها مسأله جانشینی و بعد اغماض در مورد قاجارها به خصوص حسینقلی‌خان قاجار مشهور به جهان‌سوز است[1] که در کنار آن‌ها کور کردن شیخعلی‌خان زند و بی‌توجهی به آقامحمدخان در حاشیه قرار دارد. هنگامی که حکومت سمنان و دامغان و شاهرود را به حسینقلی‌خان محوّل می‌نماید وی نمایندگان کریم‌خان را که محمّدخان و بعد برادرزاده‌اش مهدی‌خان باشند به وضع فجیعی مقتول می‌سازد. عکس‌العمل کریم‌خان نسبت به او و آقامحمدخان مماشات و مدارا می‌باشد و حتّی با سر بریده‌ی محمّدحسین‌خان و حسینقلی‌خان که دو بار بر علیه‌اش شورش کرده بود با احترام است، ولی با همه اینها آقامحمدخان قاجار هنگامی که به حکومت رسید با خانواده او که هیچ، حتّی به استخوان‌های کریم‌خان نیز رحم نکرد. عبدالحسین نهچیری در باره اشتباهات کریم‌خان در دوران حکومتش می‌نویسد:«آیا کریم‌خان خالی از هرگونه ایراد و نقطه ضعفی بود؟ نه، او نیز همچون همه انسان‌ها و سایر دولتمردان نقطه ضعف‌هایی داشت. مهمترین ایرادهایی که می‌توان به کریم‌خان گرفت به قرار ذیل است:

1-کریم‌خان نتوانست سازمان‌ها و تشکیلاتی به وجود آورد که بعد از خودش حکومت در خاندان زند باقی بماند. او باید حکومت خود را بر پایه و اساس محکمی پی‌ریزی می‌نمود که بعد از مرگش آن کشتار عجیب به راه نمی‌افتاد. در حقیقت حکومت کریم‌خان بر محور شخص خودش دور می‌زد. مسلّم است حکومتی که متکّی به شخص باشد بعد از مرگ آن شخص دوامی نخواهد آورد.

2- کریم‌خان حتی پسران خود را طوری تربیت نکرده بود که بعد از مرگش بتواند قدرت را در دست بگیرند. دو پسر او ابوالفتح‌خان و محمّدعلی‌خان هر دو تحت نظر زکی‌خان برادر مادری کریم‌خان چند ماهی حکومت کردند و بعد هم کور شدند. کریم‌خان مدتی مریض بود و مرگ خود را نزدیک می‌دید باید به طور قاطع مسأله جانشینی خود را حل می‌کرد و اشخاص شرور و ماجراجو را همچون زکی‌خان به بهانه‌ای از شیراز دور می‌نمود.

3- عامل دین و مذهب در حکومت کریم‌خان نقش سازنده‌ای نداشت، اگر او حکومت خود را بر پایه و اساس دین اسلام و مذهب شیعه پی‌ریزی کرده بود حکومت خاندان زند دیگر دولت مستعجل نبود. کریم‌خان زیاد پایبند اصول مذهبی نبوده است.

4- کورکردن شیخعلی‌خان یکی از باوفاترین سرداران زند مسأله‌ای نیست که از کنار آن به سادگی بگذریم. او از خویشان و دوستان نزدیک کریم‌خان بود و خدمت‌های زیادی به او کرده بود، منتها خودرأی و خودسر شده بود و بدون صواب‌دید کریم‌خان تصمیماتی می‌گرفت که به مذاق او خوش آیند نبود. می‌گویند: ضرب‌المثل خان می‌بخشد، شیخعلی‌خان نمی‌بخشد از همین جا پیدا شده است، امّا به هرحال مستوجب چنین مجازاتی نبود. آن هم توسط وکیل‌الرعایا. تاریخ از کریم‌خان انتظار چنین حرکتی را نداشت. او که برای خود عنوان شاه انتخاب نکرده بود که پا جای شاهان بگذارد و از قافله آن‌ها عقب بماند. البتّه به غیر از این یک مورد، شخص دیگری را نداریم که به دستور کریم‌خان کور شده باشد.

5- کریم‌خان در آستانه عید نوروز سال 1172ه.ق به والیان استان‌ها در سراسر ایران دستور داد که افغان‌ها را جمع آوری نموده و آن‌ها را همزمان در عید نوروز به قتل برسانند. در حدود نه هزار افغانی در چنین روزی به قتل رسیدند. صدور چنین دستوری نیز از طرف کریم‌خان غیرقابل تصوّر است. آیا این نه هزار نفر همه گناهکار و مجرم بودند؟ درست است که رفتار افغانی‌ها نسبت به مردم ایران غیرقابل تحمّل شده بود و بین آن‌ها افراد بد و شرور زیاد بود؛ امّا راه حل دیگری برای کریم‌خان وجود نداشته است که چنین فرمانی صادر می‌کند؟ بهترین راه حل این بود که پس از گرفتن و جمع‌آوری نمودن افاغنه آن‌ها را مقیّد تحت نظر گروهی سرباز به قندهار یا سرزمین خودشان می‌فرستاد. مگر این که کریم‌خان می‌خواسته است هم مجازات کند و هم انتقام بگیرد. انتقام شورش افغان‌ها در زمان شاه سلطان حسین و کشتار مردم بی‌گناه، در این صورت انتقام پدر را که از پسر نمی‌گیرند. یک نسل از شورش افغان‌ها گذشته بود. آخرین فرض این بود که کریم‌خان در ابتدای حکومت خود می‌خواسته است بدین وسیله از افاغنه هرات به اصطلاح چشم زهری گرفته باشد و به طور غیر مستقیم به آن‌ها بفهماند روزگار زمان شاه سلطان حسین نیست که بلکه دوره کریم‌خان است، مبادا هوس خام در سر داشته باشند. به هر جهت، هر توجیهی در میان باشد این عمل کریم‌خان برای تاریخ قابل قبول نیست.»[2]


 



[1] - حسینقلی‌خان به قصد انتقام خون پدرش با سواران خود بر سر جمعی از دولّوها حمله برد و با تصرّف قلعه  آن را ویران نمود و آتش زد، به همین دلیل عنوان جهان سوز را به اوی دادند.

[2] - صص 123 تا 125 اندر آن روزگار عبدالحسین نهچیری - 1384

3- آینه عیب‌نما، نگاهی به دوران افشاریه و زندیه، علی جلال‌پور، انتشارات گفتمان اندیشه معاصر، 1397، 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد