«ختایی خانم و مروارید خانم و غنچه دهن خانم و چند نفر دیگر از خادمان حرم متصدّی قهوه و قلیان و گلاب و نبات و قهوهی دارچین و سایر امور متعلّق به قهوهخانهی خاقان بودند. قلیانهای طلا و مرصّع و قهوه خوریها و پیالههای زیر مرصّع و طلای مینا و سر نی پیچِ مرصّع و طلا و نقره و سایر ملزومات و اسباب چای خوری که در آن قهوهی دارچین و گلاب و نبات صرف میشد. این خادمان قهوهخانه همه صاحب جواهر و خانه و اثاث تجمّل بودند علاوه بر مقرّری و مواجب و ملبوس که به آنها میرسید تقریباً از انعامات شاهانه و شتلهای قمار و تعارفات شاهزادگان به خصوص آنهایی که حکومت داشتند و به دارالخلافه میآمدند در سال پانزده هزار تومان، بَل متجاوز به آنها میرسید. بسیار وقت شده بود که یک قلیانِ به موقع برای فرمانفرما و ملکآرا و آن طبقه از شاهزادگان برده یک صد اشرفی، بَل زیادتر گرفتهاند. بسا اوقات بود که قلیان و قهوه نمیدادند و میگفتند که شما حقّ ندارید که قلیان و قهوه از قهوهخانهی پادشاه بخواهید. به همین لطایفالحیل، شال و پول و جواهر میگرفتند. بردن منافع دیگر هم بود و عاید این چند نفر میشد.»[1]
[1] - ص 105 - تاریخ عضدی - به کوشش دکتر عبدالحسین نوایی 1376
2 - آینه عیبنما، نگاهی به دوران قاجاریه، علی جلالپور، انتشارات گفتمان اندیشه معاصر، 1394، ص 117