پیام تاریخ

بحث های تاریخ ایران

پیام تاریخ

بحث های تاریخ ایران

مشهورترین زنان فتح علی شاه

مشهورترین زنان فتح ‌علی ‌شاه

هنگامی که صحبت و یا روایتی از توصیف حرمسرا و تشکیلات گسترده‌ی خاقان می‌شود انسان قادر نیست که از تکرار بعضی مطالب خودداری کند و بدون اختیار و اراده بدان سمت کشیده می‌شود؛ زیرا تمام همّ و غم و محور افکار و فعالیّت آن پادشاه جهانستان در این زمینه دور می‌زده است و اگر قسمتی از آن‌ها بیان نگردد از ابهّت و اقتدار پادشاه کاسته خواهد شد. این مسائل برای مردم یکی از سرچشمه‌های فساد و بدبختی بوده است؛‌ اما برای فتح علی شاه که حاضر بود هر مقدار از خاک مملکت از دست برود به شرط آن که کمتر غرامت بپردازد تا مبادا در مخارج و هزینه گزاف حرمسرایش خللی به وجود آید بسیار مهم بوده است. برای درک بهتر از روحیّه‌ی آن پادشاه ذکر این نکته لازم می‌باشد که در زمان شکست ایران از روسیه و انعقاد قراردهای ننگین؛ پادشاه کشورستان امر می‌فرمایند:«...در مراجعت از جنگ با روس با آن پریشانی وضع و خیالات اولیای حضرت و غمگینی خاطر همایون به سلیمان ‌میرزا دست‌ خط شد که تا خمسه به استقبال بیا و "آن شکر خنده که پُرنوش دهانی دارد که دل من که دل خلق جهانی دارد" را با خود بیاور! مقصودش نوش‌ آفرین ‌خانم دختر بدر خان زند است که شاه شهید، خان مزبور را بنا به مصلحتی میل در چشم جهان بینش کشید.»[1]

با توجّه به این وضع هرچه در باره‌ی عیّاشی خاقان روایت شود دور از اغراق نیست و گزاف گفته نشده است. در شرح یکی از زنان معروف وی چنین روایت شده است: «تاج‌الدّوله یا طاووس ‌خانم از زنان رقّاصه‌‌ی اصفهانی و دختر مردی کبابی بود که پس از در آمدن به عقد فتح‌ علی‌ شاه پیش آن پادشاه بسیار عزیز و محبوب شد. این زن پیش میرزا عبدالوهاب معتمد‌الدّوله-  نشاط تحصیل خط و ربطی کرده بود. خالی از ذوق و هنر انشاء نبود.»[2] و در شأن و مقامش می‌گویند: «چنانچه رسم خاقان مغفور آن بود که در حرمخانه همیشه یکی از زنان پشت آن حضرت را می‌مالید. مرحومه تاج‌الدّوله در زمانی که احتراماتش اوج ترقّی یافت، مقرّر بود که هرگاه وارد مجلس می‌شد خانمی ‌که حضرت خاقانی را مشت و مال می‌کرد علی‌الفور برمی‌خاست. با این شئونات تاج‌الدّوله مکرّر دیده شد که هر وقت آغاباجی دختر ابراهیم ‌خان شیشه‌ای وارد اطاق می‌شد و تاج‌الدّوله نشسته بود و خاقان مغفور را می‌مالید با کمال اعتبار و جوانی که داشت در ورود این پیر زن محترمه برمی‌خاست و آغا باجی می‌نشست و دست تاج الدّوله را می‌گرفت و به مهربانی تمام در پهلوی دیگر حضرت خاقانی می‌نشانید»[3] و در روایت دیگر: «خاقان مغفور در میان هزار نفر عروس، طاووس‌ خانم اصفهانی را که صیغه‌ی او بود از همه بیشتر دوست می‌داشت. این خانم در نزد میرزا عبدالوهاب معتمد‌الدّوله متخلّص به نشاط ادبیات و نثر آموخته بود و علاوه بر حقّ تعلیم با نشاط، علم پدر و فرزندی داشت. پیش از ازدواج طاووس‌خانم، تخت مرصّعی که اکنون در موزه‌ی سلطنتی است و موسوم به "تخت خورشید" بود و چون زفاف طاووس ‌خانم روی آن تخت واقع شده بود از آن شب به "تخت طاووس" موسوم گردید. ملکه‌ی انگلیس برای آغا باجی دختر ابراهیم ‌خان شیشه‌ای که محترم‌ترین زوجات فتح‌ علی ‌شاه بود یک عنبرچه‌ی مرصّع هدیه فرستاده بود که تخمه‌ی آن زمرّد بسیار درشت و دورش یک قطار الماس بسیار ممتاز داشت. خاقان مغفور آن جواهر را از آغا باجی به مبلغ هشت هزار تومان خرید و وقتی که به طاووس‌خانم لقب تاج الدّوله داد عنبرچه‌ی مزبور را به رسم خلعت برای طاووس‌خانم فرستاد. تاج‌الدّوله هم به میرزا عبدالوهاب معتمد‌الدّوله که نویسنده‌ی فرمان و حامل خلعت بود پانزده هزار تومان خلعت ‌بها داده بود. دستگاه تاج‌الدّوله از هر جهت با دستگاه سلطنتی هم‌ دوشی می‌کرد. فراموش ‌خانه و اصطبل و آشپزخانه و صندوق ‌خانه و غیره از حرم ‌خانه خارج و جداگانه بود. آصفه دختر خانلر خان زند سِمَت وزارت تاج‌الدّوله و حسنی ‌خانم رشتی گرََک‌ یراق[4] تاج‌الدّوله و دختر جعفر‌خان زند رتبه‌ی معاونت آصفه را داشت دیگر شاهوردی‌ خان دختر آقا محمّدرضا، موسیقیدان معروف و بیگم ‌خانم رستم‌ آبادی مشهور به یادشاه با چند نفر دختران جواهرپوش که کارشان ساز زدن و آواز خواندن بود در سفر و حضر در خدمت تاج‌الدّوله به سر می‌بردند .»[5] و [6]



[1] - ص 21 - تاریخ عضدی به کوشش دکتر عبدالحسین نوایی 1376

[2] - پاورقی ص 179 - میرزا تقی‌خان امیر‌کبیر - عبّاس اقبال آشتیانی

[3] - اگر این گونه است که احمد خان‌ملک‌ ساسانی می‌گوید. پس داستان انتخاب ملکه ایران، برای اهداء هدیه‌ی ملکه انگلیس درست نمی‌باشد(مولّف).

[4] - گرک یراق .[ گ َ رَ ی َ ](ترکی ، ص مرکب ، اِ مرکب ) حامی . پشتیبان . دافع از کسی .( (لغت نامه دهخدا، ویراستار)

[5] - ص 24 تا 26 - تاریخ عضدی، تجمّلات تاج‌الدّوله را به تفصیل شرح داده است

[6] - ص 8 تا 10 - پشت پرده - احمد خان‌ملک‌ ساسانی 1372

7 - آینه عیب نما, نگاهی به دوران قاجاریه,علی جلال پور, 1394, ص 132

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد