پیام تاریخ

بحث های تاریخ ایران

پیام تاریخ

بحث های تاریخ ایران

مراسم حلول ماه و سیزده به در در حضور خاقان

مراسم سیزده نوروز

«در سیزدهم عید نوروز تمام اهل حرم‌خانه می‌باید در باغ پادشاهی حاضر شوند و باغ قرق شود. مادر شاه‌قلی ‌میرزا که دختر محمّدعلی‌خان زند بود به اتّفاق آی‌ باجی دختر مجنون‌ خان پازوکی، می‌باید به عمارت کلاه‌ فرنگی شاه شهید که مجلس تحویل در آن جا منعقد می‌شد و بعد از تحویل درهای آن بسته بود، بیایند. احدی به خوانچه‌ها و مجموعه‌های اسباب تحویل دست نمی‌زد. روز مزبور در اطاق باز می‌شد. این دو خانم در حضور حضرت خاقانی دو ظرف از آن خوانچه‌ها برمی‌داشتند و میان باغ انداخته و می‌شکستند. بعد از آن تمام اهل حرم‌خانه آن ظرف را می‌باید، بشکنند و اسباب هفت سین را یغما کنند. به یک ‌دیگر می‌ریختند و فریاد‌ها و خنده‌ها و زدوخور‌های غریب می‌شد. بعد از اتمام این کار غنچه ‌دهن و گنجشکی که از خدمه‌ی حرم بودند، دو نفر کنیز سیاه تنومند را که یکی گل‌ عنبر و دیگری مشک‌ عنبر نام داشتند و سپرده به مادر الله ‌وردیخان جبّه‌دار بود، می‌آوردند و مادر الله ‌وردیخان مزبور از خدمتکاران مادر والده‌ی مرحوم خاقان بود که در حیاط مشهور به عبّاسعلی منزل داشت. بلورخانه‌ها و چینی‌خانه‌ها و فرش‌خانه‌ها و رختخواب ‌خانه‌ها سپرده به او بود. خود مشار‌الیها با غنچه ‌دهن و گنجشکی که مشّاطگی گل ‌عنبر و مشک ‌عنبر را کرده بودند، می‌آمدند. این دو کنیز قوی ‌هیکل را می‌آوردند. زن‌ها جمع می‌شدند این دو کنیز را با لباس میان حوض می‌انداختند و آن دو نفر میان حوض آب مشغول کشتی می‌شدند مابقی در اطراف حوض ‌های و هوی می‌کردند بعد که کنیزهای مشار‌الیها از آب بیرون می‌آمدند موقع شاباش می‌شد. خود خاقان به دست مبارک شاهی زیادی می‌پاشیدند. همه‌ی اهل اندرون در آن موقع به هم می‌ریختند. از خانم‌ها و شاهزاده ‌خانم‌ها و خادمان حرم، بلکه غلام ‌بچه‌ها و خانه ‌شاگرد و خواجه ‌سرایان بر کلّه‌ی یک‌ دیگر می‌زدند. پول را از زمین می‌ربودند. یک گاودوش چینی یعنی کاسه‌ای که دسته داشت و آن را شیرخوری می‌گفتند هر یک در دست داشتند و با همان ظرف آش از دیگ‌ها برداشته و می‌خوردند. غذا در آن روز منحصر به همین آش بود و به همین طریق مذکور خورده می‌شد. بعد از صرف آش در خدمت حضرت خاقان مشغول قمار می‌شدند. در این قمار الله ‌خان آصف‌الدّوله و منوچهر خان معتمد‌الدّوله و سپهدار هم حاضر بودند. برد و باخت زیاد می‌شد. روز سیزده عید باید بدین منوال بگذرد و امّا در وقت استهلال ماه مراسم بدین شکل بود که مجموعه‌ی اسباب ماه دیدن را هما خانم مادر جلال‌الدّین ‌میرزا برمی‌داشت. آینه و قرآن و بعضی دعاها و چیزهای دیگر در آن بود با تاج‌الدّوله خدمت خاقان می‌رفتند. بعد از دیدن ماه و زیارت کلام‌الله و غیره خاقان مرحوم به روی تاج‌الدّوله نگاه می‌فرمودند. بعد از آن آغا بهرام خواجه‌ قراباغی که یکی از خواجه‌های آغا باجی دختر ابراهیم ‌خان شیشه‌ای بود، می‌آمد و بشقاب نباتی می‌آورد. حضرت خاقان دهان خود را شیرین می‌کرد.»[1]



[1] - برگزیده‌ی صص 51 تا 54 - تاریخ عضدی - به کوشش دکتر عبدالحسین نوایی 1376

2 - آینه عیب نما, نگاهی به دوران قاجاریه, علی جلال پور, 1396, ص 137 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد