دولت بریتانیا که بر اثر حوادث و رقابتهای استعماری متوجّه آسیای میانه و خاورمیانه گردیده بود پس از تسلّط بر هندوستان در جهت حفظ منافع خود پیچیدهترین سیاستها را به کار میبندد و به دنبال آن خواهان نفوذ در ایران میشود و تشکیل یک دولت پوشالی و بیخاصّیت را در برنامهی خود میگنجاند و مقدّمات این کار را با فرستادگانی به دربار فتحعلیشاه آغاز میکند. پادشاه ایران نیز در جهت کسب اطّلاعات جدید در باب وعدههای داده شده حاج خلیل خان را به هندوستان میفرستد و با اتّفاقی که میافتد و عکسالعملی که شاه قَدر قُدرت نشان میدهد انگلیسیها تا آخر خط را میخوانند و موقعیت را برای رسیدن به اهداف خود بسیار مناسب مییابند. محمود طلوعی در این باره مینویسد: «فتحعلیشاه، حاج خلیل خان را که همچنان منتظر کسب اجازه از شاه برای سفر به هندوستان بود برای مذاکره با لرد ولزلی و انجام وعدههای تو خالی مالکوم به هندوستان فرستاد، ولی حاجی خلیل خان بعد از ورود به بمبئی در نتیجهی نزاعی که ظاهراً بر سر شکار پرندگان بین همراهان خلیل خان و سربازان هندی اسکورت او روی داد به قتل رسید. قتل فرستادهی فتحعلیشاه به هندوستان تصادفی و بر اثر اصابت گلولهی یکی از سربازان هندی که به طرف یکی از همراهان حاجی خلیل خان تیراندازی میکرد اتّفاق افتاد. با وجود این لرد ولزلی فرماندار کلّ هندوستان که از عواقب این واقعه و به خطر افتادن امتیازاتی که نصیب انگلیسیها شده بود نگران بود. بیدرنگ هیأتی را به عنوان عذر خواهی به تهران فرستاد و با پرداخت مبلغ گزافی به عنوان خونبهای سفیر مقتول رضایت خاطر فتحعلیشاه را جلب کرد. در بارهی چگونگی قتل حاجی خلیل خان و عکسالعمل فتحعلیشاه در مقابل آن سر پرسی سایکس هم به نکات جالبی اشاره کرده و از آن جمله میگوید: فتحعلیشاه وقتی از مبلغ خونبها و مواجبی که فرماندار کلّ هندوستان برای ورثهی حاجی و خانواده مقتولین تعیین کرده بود مطّلع شد با لبخند رضایتآمیزی گفت: اگر بدین بها جبران میکنند سفرای دیگر هم میتوانیم، بفرستیم!»[1]
[1] - ص 133 - هفت پادشاه - جلد اوّل - محمود طلوعی 1377
2 - آینه عیبنما، نگاهی به دوران قاجاریه، علی جلالپور، انتشارات گفتمان اندیشه معاصر، 1394، ص 143