آقامحمّدخان از نظر شخصیّتی فردی درونگرا و از لحاظ جسمی لاغر اندام و ضعیف بوده است. به همین جهت کارهای خود را چنان به حیله و تزویر از پیش میبرد که دیگر احتیاج به دلاوری و زور آزمایی نباشد و مینویسند که «از ناراحتی جسمی و کمی فشار خون رنج میبرد و به علّت سلامتی خود در صرف غدا احتیاط زیاد به خرج میداده است و از تجویز تریاک نیز جهت بهبودی امتناع میکرده است. نویسندهی کتاب خواجهی تاجدار در شرح سیمای او چنین مینویسد: «در تصاویری که از او باقی مانده و دیده میشود عبارت بود از صورت بیضوی دراز و بینی بلند و دهان کوچک که بر اثر افتادن دو یا سه دندان جلو، قدری فرو رفته جلوه میکرد و نمیتوان تعیین کرد که چند دندان و در چه موقع از دهان خواجهی قاجار افتاده است. در دو طرف دهان او دو چین بزرگ و فرو رفته مشاهده میشود و ابروهایش همواره گره خورده به نظر میرسید. وضع ابروها خیلی مردم را میترسانید. چون تصّور میکردند که خواجه خشمگین است، ولی آن به طور طبیعی بود. دو چشم خواجهی قاجار زیر ابروهای گره خورده حالی غمگین و متفکّر و بدون عاطفه داشت و هر کس آن دو چشم را میدید، میفهمید که نباید از صاحبش انتظار کوچکترین ترحّم را داشته باشد. آقامحمّدخان در ایّام جوانی میخندید، امّا بعد از قتل عام کرمان تا روزی که زنده بود کسی خنده یا تبسّم بر لبان او ندید و دیگران نیز از بیم جان در مقابلش خندیدن را ترک کردند.»[1]
[1] - ص 287 - جلد دوم - خواجهی تاجدار - ژان گور - ترجمهی ذبیحالله منصوری
2 - آینه عیبنما، نگاهی به دوران قاجاریه، علی جلالپور، انتشارات گفتمان اندیشه معاصر، 1394، ص 91