«حاجی میرزا آقاسی ملقّب به آخوند ملاّ عبّاس پسر میرزا مسلم از ایل بیات ماکو است که در سال 1198 در ایروان تولّد یافته و در جوانی برای تحصیل علوم دینیه با پدر خویش به عتبات رفته و در آن جا در میان علمای شیعه نسبت به مولانا فخرالدّین عبدالصّمد همدانی که مردی فقیه و لغوی و عارف مسلک بود به تلمّذ پرداخت. در سال 1216 موقع فتنهی وهابیّه سعودی که ملاّ عبدالصّمد مزبور در کربلا به قتل رسید حاجی میرزا عیال و اطفال استاد و مراد خود را برداشته و به حال فقر و بینوایی خود را به همدان رساند و در آن جا نیز مدّتی به تحصیل و سیر و سلوک مشغول بود و کمکم از لباس ملاّیی درآمده و جامهی درویشان و قلندران در برکرد و گیسوان خود را پریشان ساخت و به ادّعای مرشدی و قطبی (شیخ قوم: کسی که مدار کارها به وجود او باشد) پرداخت و در سیر آفاق و انفس به تبریز رسید و به شکلی خود را به میرزا بزرگ قائم مقام نزدیک کرد. میرزا بزرگ او را در خانهی خود جا داد و تعلیم و تربیت پسر خود میرزا موسی را به او واگذاشت و بار دیگر او را به لباس ملاّیی درآورد تا آن که میرزا بزرگ قائم مقام در سال 1238 وفات یافت و بین دو پسرش میرزا ابوالقاسم قائم مقام و میرزا موسی بر سر مقام پدر نزاع درگرفت و چون میرزا ابوالقاسم غالب آمد و وزیر عبّاسمیرزا شد. کینهی حاجی میرزا آقاسی را که محرّک برادر میدانست در دل گرفت و به آزار او پرداخت به این معنی که حاجی در طیّ معلّمی میرزا موسی و توقّف در خدمت میرزا بزرگ قائم مقام در دو قریه از قراء نزدیک تبریز علاقهای به هم رسانده و در عداد ملاّکین درآمده بود میرزا ابوالقاسم قائم مقام بر حاجی سیصد تومان بقایای مالیات نوشت و برای وصول آن محصّلی بر او گماشت. حاجی از چنگ محصّل قائم مقام بگریخت و به ماکو و خوی فراری و به مدّعیان قائم مقام در آن نواحی ملتجی گردید و قریب دو سالی از تبریز دور بود.»[1]
[1] - ص 181 - میرزا تقیخان امیرکبیر - عبّاس اقبال آشتیانی
2 - آینه عیبنما، نگاهی به دوران قاجاریه، علی جلالپور، انتشارات گفتمان اندیشه معاصر، 1394، ص 175