پیام تاریخ

بحث های تاریخ ایران

پیام تاریخ

بحث های تاریخ ایران

جنگ افتضاح آور مرو

جنگ افتضاح‌ آور مرو

در روز 22 محرّم 1299 ه.ق. برابر با 9 دسامبر 1881 میلادی قرار داد معروف به آخال میان دولت ایران و روسیه تزاری بسته شد که شروع و علّت آن جهت سرکوبی تراکمه بود، زیرا ترکمن‌ها به ایران حمله می‌کردند و سپس به دریا پناهنده می‌شدند. از آن جا که ایران در دریای خزر حقّ کشتی‌رانی نداشت از روس‌ها کمک گرفت که این درخواست بهانه‌ای برای توسعه‌ی روس‌ها شد تا این که سرانجام بعد از مذاکرات طولانی و عقد معاهده‌ی آخال حقّ ایران از نواحی ترکستان کوتاه و به تدریج آن نواحی نیز از دست ایران بیرون رفت. البّته روس‌ها برای انعقاد این قرار داد از مدت‌ها قبل برنامه‌ریزی کرده بودند و این پادشاه نالایق ایران بود که بدون سر و صدا آن نواحی شرق دریای خزر را به روس‌ها بخشید تا به اصطلاح خودش از شرّ ترکمن‌ها راحت شود. ناصرالدین شاه را باید نالایق‌ترین پادشاه قاجاریه لقب داد. مهدی بامداد در توصیف یکی از جنگ‌های ایران با تراکمه و عکس‌العمل پادشاه منوّرالفکر ایران این گونه می‌نویسد:«...در موضوع مرو باید گفت که به استثنای آغامحمّدخان مؤسّس سلسله‌ی قاجاریه و با وجود آن همه قساوت، دنائت، لئامت، شقاوت و هزاران چیزهای دیگرش بقیّه‌ی سلاطین قاجاریه یک پاپاسی هم برای ایران کار نکردند و می‌توان گفت که کارشان فقط حلق و جلق و دلق بوده است و آن چه را هم که دیگران به دست آورده و حفظ کرده بودند این‌ها از روی نادانی به تدریج و به طریق مفتضحانه‌ای از دست دادند. از آن جمله قضیه‌ی مرو یا مرو شاه‌ جهان از جمله چهار شهر خراسان است و بعد به واسطه‌ی بی‌عرضگی و عدم علاقه‌ی زمامداران وقت و نداشتن تسلّط کامل و نفوذ زیادی در مرو، ترکمن‌ها جسور شده و به تحریک بیگانگان مرتباً به حدود خراسان دست اندازی می‌کردند. چون تجاسر آنان تکرار می‌گردید عاقبت دولت ایران مجبور شد که آن‌ها را دفع و قلع و قمع کند، بنابراین جنگ مرو پیش آمد. سابق بر این هر وقت که قشون ایران می‌خواست به طرف مرو برود از راه درّه‌ی مرغاب عبور می‌کرد و این راه بهترین و سهل‌ترین راه بود. درّه‌ی مرغاب در زمان صدارت میرزا آقاخان نوری به نمایندگی فرّخ ‌خان امین‌الدّوله به موجب عهدنامه‌ی منحوس و بسیار ننگین بین انگلستان و ایران در پاریس به کلّی به روی ایران بسته شد و یگانه راهی که برای ایران باقی مانده راه پر زحمت و مشقّت سرخس بود. بالاخره در سال 1276 ه.ق. دولت وقت که در رأس آن زمامدار قابلی نبود پس از تهیّه‌ی مهمّات و تجهیز قشونی که عدّه‌ی آنان در حدود 60 هزار نفر از پیاده و سوار تخمین زده‌اند به فرماندهی حشمت‌الدّوله برای جنگ با ترکمن‌ها و دفع آنان از راه سرخس به طرف مرو حرکت کردند. در آغاز کار قرار بود که حشمت‌الدّوله و قوام‌الدّوله با هم بروند. موقع حرکت که رسید حشمت‌الدّوله فرمانده‌ کل قوا به بهانه این که من در عقب اردو برای تهیّه‌ی مهمّات و تجهیزات و فرستادن قوای کمکی می‌مانم قوام‌الدّوله یعنی همان میرزا محمّد مستوفی آشتیانی را برای فرماندهی لشکر فرستاد. آقامیرزا محمّد مستوفی هم قبول کرد و رفت. وقتی که اردو به نزدیکی ترکمن‌ها رسید طبق نقشه‌ای که بیگانگان به آنان آموخته و در ضمن جنگ می‌آموختند با جنگ و گریز عقب‌نشینی اختیار کردند و ارتش ایران و فرمانده آن‌ها به خیال این که ترکمن‌ها شکست خورده و فرار کرده‌اند آن‌ها را تعقیب کردند. لشکر در حال تعقیب دشمن بدون داشتن اطّلاعات محلّی و سوق‌الجیشی و بلد بودن راه به صحرای بی آب و علفی رسیدند. جمعی از تشنگی و جمع دیگر از گرسنگی تلف شدند تا این که پس از مدّتی راه‌پیمایی به آب رسیدند، امّا چه آبی، این آب آبی بود که ترکمن‌ها مسیر رودخانه تجن را به دستور و راهنمایی افسران بیگانه که ملبّس به لباس ترکمن‌ها بودند برگردانده و به صحرا انداخته بودند و برای خود فقط یک راه باز گذارده و بقیّه صحرا تبدیل به باتلاق شده بود. ترکمن‌ها پس از اجرا این عمل به ارتش ایران حمله‌ور شدند و تا قشون ایران خواست به جنبد تماماً در توی باتلاقی که دستی ایجاد کرده بودند گیر کرده محصور و کشته شدند. از 60 هزار نفر قشون اعزامی‌ در حدود سی هزار و اندی از آن‌ها به کلّی تلف شدند و بقیّه به طرف سرخس عقب‌ نشینی کردند و مضحک‌تر از همه این است که هیچ یک از مورّخین ایرانی از ترس دولت در این باب چیزی ننوشته و اظهاری نکرده‌اند و فقط به ذکر این که حشمت‌الدّوله و قوام‌الدّوله از خراسان احضار شدند اکتفا می‌شود مثلاً تفصیل جنگ مرو را مؤلّف منتظم ناصری در جلد سوم صفحه‌ی 268 این چنین ذکر کرده است، هم در این سال 1276 ه.ق. نوّاب حشمت‌الدّوله حکمران خراسان به امر دولت برای تنبیه تراکمه مرو شاه‌ جهان لشکر به مرو کشیده و با قوام‌الدّوله وزیر خراسان بدان صوب رفته بعد از محاربات و فتح بعضی قلاع و فرار تراکمه مراجعت کردند. تاریخ این شکست افتضاح‌آور ماده تاریخش به حروف ابجد (رستخیز) است و این افتضاح بالاتر از همه‌ی شکست‌های سابق سلطنت فتح‌علی‌شاه و محمد شاه بود که به واسطه‌ی بی‌لیاقتی و بی‌اطّلاعی و عدم علاقه‌ی زمامداران وقت به مملکت در دوره سلاطین قاجاریه ایران متحمّل شده است. بلی وقتی کار را به کاردان ندهند و به قول معروف استخوان را بریزند پیش خر و کاه را پیش سگ آن وقت کار این جور از آب در می‌آید. این گونه بود که منجر به از دست رفتن مرو، وطن ابومسلم خراسانی یکی از چهار شهر مهم خراسان و کشته شدن سی چهل هزار نفر از سربازان ایرانی شد و چنان‌که مشهور است شاه فقط بدین نکته اکتفا کرد که از شرّ آن‌ها راحت شدیم و قوام‌الدّوله را به تهران احضارکرد، نه آن هم به خاطر شکست بلکه شنیده بود مال و منال بسیار جمع کرده تا آن‌ها را به تملّک خود درآورند.»[1]



[1] - خلاصه‌ی صص 268 تا 271 - شرح حال رجال ایران جلد سوم - مهدی بامداد

2 - آینه عیب‌نما، نگاهی به دوران قاجاریه، علی جلال‌پور، انتشارات گفتمان اندیشه معاصر، 1394، ص 225

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد