«شام اندرون را غروب میدادند. چون سه ساعت از شب گذشته در ارگ عبور و مرور ممنوع بود و در بیرون ارگ نیز سه نوبت طبل زده میشد و پنج ساعت از شب گذشته عبور و مرور ممنوع بود. یکی یک ساعت از شب گذشته، طبل خبردار و ساعت دو، طبل به رفتن و ساعت سه طبل بگیر و ببند زده میشد و بعد از آن که دیگر جنبندهای جز گزمهها نبودند تفریحات اندرونی شاه با خیال آسوده انجام میگرفت. ازجمله اغلب شبها پس از صرف شام شاه تنها در اندرون به راه میافتاد و با عصایی که در دست داشت به در اتاق هر یک از زنهایش را میکوبید. خانم وقتی در را میگشود از دیدن شاه مشعوف میشد تعظیمیکرده و میایستاد. شاه گاهی دست به زیر ذنخ آن خانم برده و شوخیهای مناسب میکرد و گاه پس از کوفتن در خود را در گوشهای مخفی میداشت. چون خانم از اتاق بیرون میآمد و کسی را نمیدید. به گمان آن که یکی از خدمه با وی نیرنگ باخته است فحش زیادی به صاحب عمل میداد. هر گاه فحش خیلی آبدار بود شاه خود را ظاهر نمیساخت و از کناری به در میرفت و اگر فحشها چندان درشت نبود خندهکنان از کمینگاه بیرون میآمد و به خانم جواب مناسب میداد. به اتاق خانمهای محترمه که میرسید داخل شده و مینشست و قدری صحبت و شوخی کرده، برمیخاست. در این شبها آغامحمّدخان خواجه به همراه شاه بود. پس از پایان گردش شاه به قصر خود میرفت. زنها خود را به بهترین وجهی آراسته، دسته دسته به حضور میرفتند و تعظیم کرده به دور اتاق میایستادند. آخر از همه انیسالدّوله دامنکشان وارد میشد و تمام خانمها در برابرش سر به احترام فرود میآوردند و شاه او را نزد خود مینشاند.»[1]
[1] - خلاصهی صص 25 و 26 - یادداشتهایی از زندگانی خصوصی ناصرالدین شاه - معیّرالممالک
2 - آینه عیبنما، نگاهی به دوران قاجاریه، علی جلالپور، انتشارات گفتمان اندیشه معاصر، 1394، ص 289