پیام تاریخ

بحث های تاریخ ایران

پیام تاریخ

بحث های تاریخ ایران

ملیجک کیست

ملیجک کیست؟

نام ملیجک در اذهان عمومی ‌و محاورات کلمه‌ای آشنا و حتّی در گفتار مردم به صورت ضرب‌المثل و مترادف با نام ناصرالدین شاه به کار برده می‌شود و برداشت اوّلیّه‌ی اغلب کسانی که این مطلب را می‌شنوند ملیجک را چون یکی از زنان سوگلی شاه می‌دادنند؛ در صورتی که این گونه نیست. در این جا صحبت از علاقه‌ی افراطی توأم با جهالت ناصرالدین شاه به این فرد و خاندان ملیجک می‌باشد و تعجّب در این جاست ملیجکی که هیچ گونه خصایل مثبت نه از نظر جمال و کمال داشته چگونه پادشاه منور‌الفکر  تا این حد به او علاقه‌مند بوده و همه چیز را فدای او می‌کرده است. بعضی علّت آن توجه را تحقیر دیگران از طرف شاه دانسته‌اند و اگر این فرضیه صحیح باشد، علت همراه بردن ملیجک در مسافرت‌ها به اروپا چه بوده است؟ و مورد تمسخر قرار گرفتن پادشاه را به دلیل رفتارهای نامناسب ملیجک که بارها مورد تمسخر روزنامه‌ها و محافل قرار گرفته بود را بر چه اساسی می‌توان توجیه نمود؟ چنان‌که در مطالب بعد می‌آید متوجه خواهیم شد که هیچ کدام از راویان ملیجک به نکته‌ی مثبتی از زندگی وی اشاره نکرده‌اند. مهمترین منابع اوّلیّه در باره‌ی شرح ملیجک همان خاطرات اعتماد‌السّلطنه و تاج‌السّلطنه و بعضی از خارجی‌ها می‌باشد و به دلیل آن که اکثر راویان هنگام توصیف شرح حال ملیجک به آن منابع استناد کرده‌اند، در نتیجه، در نقل مطالب تشابه زیادی به وجود آمده است. هر کس بنا به سلیقه‌ی خود به گوشه‌ای از زندگی ملیجک اشاره کرده است؛ ولی در مورد فساد و بی بند و باری او اشتراک نظر دارند و همه متّفق‌القول می‌گویند که تمام آن‌ اعمال ناشی از رفتار ناهنجار ملیجک و ضعف و مسخرگی این سلطان منور‌الفکر و تو خالی می‌باشد. البته باید توجه داشت که نوشتن شرح حال ملیجک به خاطر خود او نبوده و هدف اصلی انتقاد بر ناصرالدین شاه بوده است. شرح حال ملیجک خود حاوی یک سری اطلاعات از اوضاع اجتماعی سیاسی دربار و سلطنت آن دوره می‌باشد و مطالعه‌ی آن به شخص خواننده می‌فهماند که اوضاع مملکت چگونه بی سر و سامان بوده و چرا کسی قارد به اصلاح آن نبوده است؟

ملیجک کودکی است که در مسیری نا خودآگاه قرار گرفته و پرورش یافته است و توصیف زندگی او بیانگر یکی از ابعاد شخصیت ناصرالدین شاه می‌باشد و زمانی که در عمق مطالب دقّت و تأمّل گردد، دیگر نباید انتظار داشته باشیم که چرا وضع مملکت بدان گونه بوده و مقصّر کیست؟ و چگونه باید جواب پاسخ‌های بی پایان را یافت. در این جا شاید مطالب تکراری و تشابهات زیادی وجود داشته باشد؛ ولی هدف اصلی به دلیل اهمیّت و بیانگر انگشت اتّهام به سوی شخص عامل باشد که این قدر شیفته و دلباخته‌ی او بوده است که خود می‌تواند مشت نمونه خروار باشد و بلکه بتواند در تجزیه و تحلیل فکری ما تأثیر بیشتری داشته باشد تا عمق فاجعه را دریابیم و بدانیم که علت بدبختی مردم و مملکت از کجا نشأت گرفته است. آن چه که در این قسمت ذکر شده است مربوط به ملیجک ثانی یعنی عزیز‌السلطان می‌باشد که از کودکی دارای دَم و دستگاهی خاص و دارای القابی چون سردار محترم و منصب امیر تومانی با شمشیر مرصع بوده است. پس از کشته شدن ناصرالدین شاه این مقام‌های پوشالی تبخیر می‌شوند و میان او و همسرش دختر پادشاه نیز متارکه به وجود می‌آید و سرانجام در شهریور 1318 ش. یا به روایت دیگر زمستان 1319 شمسی در حال فلاکت در تهران زندگانی را بدرود می‌گوید. گویند او در سن 61 سالگی هنگام عبور از کوچه‌ای بر روی توده کاهگلی می‌افتد و در همان جا بر اثر سرما زدگی از بین می‌رود و جالب این که از اوّلین کسانی که به خانواده‌اش تسلیت می‌گوید سفیر وقت انگلیس است که برای استرداد نشان و حمایل عالی‌ترین مدال امپراتوری بریتانیا می‌رود که ملکه در سفر سوم ناصرالدین شاه به فرنگ به او و ملیجک داده بود و در این زمان تاریخ مصرفش به اتمام رسیده بود.

مهدی بامداد در صفحه 22 جلد سوم کتاب شرح حال رجال ایران در مورد خاندان ملیجک می‌نویسد: «میرزا محمّدخان ملیجک اوّل ملقّب به امین‌خاقان و پدر عزیزالسّلطان، غلام علی ‌خان ملیجک دوم، همان عزیزالسّلطان و غلامحسین‌ خان ملیجک سوم، سیّد ابوالقاسم بزّاز جدّ مادری عزیزالسّلطان، جوجوق دده‌ی ملیجک و امینه‌ اقدس زن ناصرالدین شاه عمّه‌ی عزیزالسّلطان، مردک دایی عزیزالسّلطان که مردک پسر سیّد ابوالقاسم پیشخدمت شاه بود و گاهی هم پای شاه را می‌مالید.»

1 - آینه عیب‌نما، نگاهی به دوران قاجاریه، علی جلال‌پور، انتشارات گفتمان اندیشه معاصر، 1394، ص 307

نظرات 1 + ارسال نظر
قبادی یکشنبه 18 اردیبهشت 1401 ساعت 17:52 http://sabzsabous.ir

ملیجک غلط است ما به گنجشک می گیم معلویچک.اینکه ناصرالدین شاه ازش خوشش آمده لیاقت این توجه رو نداشته باید بگویم شاید از نظر آنها چنین بوده که همین الانش هم از نظر دیگران کردها مردمی دوست نداشتنی و ال و بل هستن.اما منکه کرد هستم می دانم که این مردم چقدر دوست داشتنی پاک و شریف و ساده و مظلوم هستن.لابد ناصرالدین شاه هم متوجه شده بود و علاقمند به صفاتی که دیگران نمی شدن البته حسادت و بدجنسی را هم باید به آن اضافه کرد.

دوست عزیز و هم وطن گرامی
پیام شما حاوی دو محتوای مجزا است. یکی بحث ملیجک که از دیدگاه تاریخی و حواشی آن سخن فراوان است و گاهی افرادی چون محسن میرزایی که ملیجک را در حد اعتمادالسلطنه بالا برده‌‌اند و در همین وبلاگ توضیح داده‌ام.
در قسمت دوم پیام شما، امیدوارم که برداشت من اشتباه باشد زیرا مردم ایران جوامع کردنشین و مردمان غیور آن را جزو عزیزترین بخش از ایران می‌دانند. دوست عزیز تمام ما در فراز و فرودهای تاریخ این کشور بلازده و مظلوم دارای دردهای مشترک هستیم و تمام کردها در قلب یکایک ما جای دارند. من ارتباط و آگاهی چندانی با مناطق کردنشین ندارم، ولی تمام آنها در بالاترین جایگاه فکری هر ایرانی وطن پرست قرار دارند. شادکام و بهروز باشید

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد