پیام تاریخ

بحث های تاریخ ایران

پیام تاریخ

بحث های تاریخ ایران

ملیجک از دیدگاه های مختلف

ملیجک از دیدگاه‌های مختلف

- ادوارد براون خاور شناس انگلیسی در کتاب انقلاب ایران راجع به عزیز السّلطان می‌نویسد: «سوگلی ناصرالدین شاه پسره‌ی کردی موسوم به ملیجک از حیث پستی نهاد و اخلاقِ نکوهیده خیلی منفور جامعه بوده که در زمان مسافرت شاه (1889 م.) (1306 ه.ق.) در این کشور (انگلستان ) موضوع شایان توجّه خوبی برای مطبوعات بود.»[1]

- میرزا رضای کرمانی کشنده‌ی ناصرالدین شاه در ضمن بازپرسی‌های خود در باره‌ی عزیزالسّلطان می‌گوید: «...همه ساله برای عزیزالسّلطان که نه برای دولت، نه برای ملّت و نه خدمتیّ برای حظّ نفس شخصی انجام می‌دهد نیم میلیون تومان که به این خونخواری و بی‌ رحمی ‌و ظلم از مردم مفلوک درآورده، خرج او می‌کنند. این‌ها را هم مردم این شهر می‌دانند؛ ولی جرأت نمی‌کنند فریاد برآورند.»[2]

- دکتر فووریه پزشک ناصرالدین شاه در باره‌ی عزیزالسّلطان می‌نویسد: «وجود این بچّه‌ی کثیفِ خود رأی در دربار گذشته از این که چیزی بر شأن شاه نمی‌افزاید باعث سر شکستگی او نیز شده و همه این کار را تقبیح می‌کنند. به نظر من محبّتی که اعلیحضرت به این بچّه‌ حیوانِ چشم دریده دارد به کلّی غیر طبیعی است. در صورتی که انسان از دیدن اطفال نازنین خود شاه حظّ می‌برد تعجّب می‌کند که او چرا آن همه محبّت را از اطفال خود برمی‌گیرد و به این عزیز دردانه بی‌جهت متوجّه می‌سازد.»[3]

- تاج‌السّلطنه در باره‌ی ملیجک می‌نویسد: «...پس از مفقود شدن گربه (زنان دربار بر اثر حسادت و رشک گربه‌ی شاه ملقّب به ببری‌ خان را دزدیده و در چاه سرنگون می‌کنند.) حضرت سلطان کمال سختی را می‌نماید؛ لیکن نتیجه نمی‌گیرد. گربه‌ی مفقود و معدوم، دیگر از عالم ارواح رجعتش مشکل پس این بچّه را که با گربه هم‌بازی و مأنوس بوده طرف التفات شاهانه واقع و جای گربه را در پیش حضرت سلطان می‌گیرد و ملقّب به (منیچه) می‌شود. همان احترامات و رسومات گربه بالمضاعف در باره‌ی آن طفل مجرا می‌شود. حال یک قدری از نژاد و صورت این کسی که در دوره‌ی زندگانی من اغلب با من تصادف کرده است به شما می‌نویسم و خوب او را بشناسید و اخلاق و صفات حمیده‌ی او را به خاطر داشته باشید. این طفلِ تقریباً کور از چشم‌ها، کثیف بودن از زبان، غلام ‌بچّه داشتن، در زمستان به خانم‌ها برف زدن با تفنگ به دیگران زدن و....»[4] ضمناً یادآوری می‌شود که تاج‌السّلطنه در جای دیگر می‌گوید من خودم ملیجک را ندیده‌ام. چون زمانی که من 10 یا 12 ساله بودم این مطالب را دده جان (امین اقدس) برایم نقل می‌کرد.

- دوست ‌علی ‌خان معیّرالممالک در باره‌ی ملیجک می‌نویسد: «...ملیجک چون عزیزالسّلطان بود دارای دو پرستار زن و خواجه‌های مخصوصی به نام عبدالله ‌خان و آغا بشیر بود که یکی سپید به نام جوجوق و دیگری سیاه که گلچهره‌اش می‌نامیدند و هر دو طرف، احترام و تملّق اهل اندرون بودند. همچنین سی تن غلام ‌بچّه و دوازده فرّاش قرمز پوش، او سن نه الی دوازده سال داشت و ارشدالدّوله که در دوره‌ی مشروطیت کشته شد رئیس بر50 تن گارد مخصوصش بود و یک دسته موزیک که نوازندگان آن را از10 الی 14سال داشتند در اختیارش بود و بیست تن لَلَه و نوکر خدمتش را می‌کردند. فیل کوچکی را که مأنوس و رام بود اغلب روزها برای تفریح عزیزالسّلطان به اندرون می‌آوردند و چند اتاق از اسباب‌بازی‌های گرانبهای ملیجک پُر بود. هر چه عزیزالسّلطان بزرگتر می‌شد به همان نسبت بر حشمت و جلال او افزون می‌گشت و نزد شاه بیشتر تقرّب می‌یافت تا آن جا که در سن 15 سالگی شاه عمارت قمرالسّلطنه زن میرزا حسن ‌خان سپهسالار را به وی بخشید و عزیزیه‌اش نام نهادند. از آن پس بساط شگفت ‌انگیز عزیزالسّلطان بدان جا منتقل شد و پیوسته مجلس سور و سرور برپا بود. شاهزاده مقبل‌الدّوله پسر تیمور میرزا سمت ریاست دستگاه تازه را داشت و آجودان حضور معروف به آقا مردک‌ خان شخص دوم بود. دو سال پس از بیرون رفتن عزیزالسّلطان از اندرون شاه جشن با شکوهی بر پا ساخت و دختر خود اخترالدّوله را که از کودکی نامزد ملیجک کرده بود به وی ارزانی داشت و از راه مآل ‌اندیشی که مبادا پس از خودش روزگار عزیزالسّلطان پریشان شود باغ خاص واقع در ورامین را که حاج میرزا ‌آقاسی تقدیم کرده بود به وی بخشید.»[5]



[1] - ص 48 - جلد سوم - شرح حال رجال ایران - مهدی بامداد

[2] - ص 48 - جلد سوم - شرح حال رجال ایران - مهدی بامداد

[3] - ص 287 - خاطرات دکتر فووریه یا سه سال در ایران - ترجمه‌ی عبّاس اقبال آشتیانی - به کوشش همایون شهیدی

[4] - ص 18 - خاطرات تاج‌السّلطنه - به کوشش منصوره اتحادیه

[5] - ص 162 - یادداشت‌هایی از زندگانی خصوصی ناصرالدین شاه - معیّرالممالک

6 - آینه عیب‌نما، نگاهی به دوران قاجاریه، علی جلال‌پور، انتشارات گفتمان اندیشه معاصر، 1394، ص 309

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد