«پس از فتح تهران و پایان استبداد صغیر و خلع محمّد علی شاه یک هیأت اجرایی به کارهای مملکت در غیاب مجلس رسیدگی میکرد. یکی از تصمیمات این هیأت اخراج سروان اسمیرنف معلّم روسی سلطان احمد میرزای ولیعهد میباشد. اهمّیّت و نقش این سروان برای سیاست روسها باور نکردنی است؛ زیرا به دستور هیأت مدیرهی انقلاب آقای حکیمالممالک مأمور اصلاح دربار شد و از کارهایی که در این زمینه انجام داد یکی هم جواب کردن معلّم روسی احمد شاه بود. روسها از عزل این معلّم فوقالعاده مضطرب شدند و بنای تلاش و دوندگی را گذاشتند، حتّی کار به جایی کشید که وزیر مختار روسیه رسماً اعلام کرد اگر رؤسای رژیم جدید ایران معلّم روسی والاحضرت را اخراج نکنند و به او اجازه دهند که لااقل هفتهای یک ساعت به شاه جوان درس روسی بدهد دولت متبوع وی متقابلاً نصف قشون روسیه را که در آن تاریخ وارد ایران شده و به قزوین هم رسیده بود دوباره به خاک روسیه عودت خواهد داد. مرحوم نوّاب که از اعضای هیأت مدیره بود، گفت عحب ما حالا فهمیدیم که این معلّم شاهزاده والاحضرت در چشم دولت متبوعش به اندازهی نصف قشون آنها در ایران ارزش و اهمّیّت دارد. خوب با این وضع ما چه طور میتوانیم نصف قشون اشغالی روس را از قزوین برداریم و در کاخ گلستان جا بدهیم! فردای آن روزکه این تقاضا رد شد روسها به شیوهی همیشگی خود آن دسته از رجال ایران را که به بانک استقراضی روس مدیون بودند، ولی بر خلاف نظر آنها رفتار کرده بودند تحت فشار قرار دادند و با صدور اجرائیهی رسمی تسویه محاسبات خود را از نایبالسّلطنه و سپهدار و سردار منصور در ظرف بیست و چهار ساعت خواستار شدند و معلوم شد که 800 هزار تومان و کسری از سپهدار و350 هزار تومان از سردار منصور و در همین حدود نیز از دیگران طلبکارند. از این مطالبهی ناگهانی وام که چون صاعقهای بر سر هیأت اجرایی مملکت افتاد وحشت و اضطراب عجیبی دامنگیر همه شد، ولی با تمام این تفصیلات هیأت مدیرهی انقلاب در تصمیم خود پافشاری کرد و به خدمت سروان اسمیرنف خاتمه داد.»[1]
[1] - ص 153 - قتل اتابک - دکتر محمّدجواد شیخالاسلامی
2- آینه عیبنما، نگاهی به دوران قاجاریه، علی جلالپور، انتشارات گفتمان اندیشه معاصر، 1394، ص 421