اسدالله علم هماهنگ با افراد دیگر در تشکیل باند خوشخدمتی به شاه و زمینهسازی فساد اخلاقی برای او فعالیّت داشته است. حسین فردوست نیز در خاطرات خود علم را به عنوان مهمترین فردی نام میبرد که با همکاری اردشیر زاهدی چه در داخل و چه خارج از کشور برای شاه معشوقه مهیّا میکردهاند. علم در خاطرات خود نیز به این موضوعات اشاره دارد و میگوید برای این که فرح کمتر برای او و شاه دردسر درست کند سفرهای داخلی و خارجی را برای او مهیّا میکرده است. در این باره با ایما و اشاره در 6 آبان 1353 مینویسد: «شهبانو عازم سفری به شمال شرقی ایران شد و از شهرهای حاشیه کویر دیدن خواهد کرد. بعد رفتم میهمانی را که قرار است شاه امروز بعد از ظهر ملاقات کند، ببینم. به نظرم آمد که دخترک یا خُلوضع است یا درست و حسابی مایه دردسر؛ شاید هم هر دو. به شاه هشدار دادم که مواظب باشد. سر شام مرا به کناری کشید و به من اطمینان داد که خیلی با احتیاط رفتار کرده»[1] و در جای دیگر ذکر میکند که انتخاب جزیره کیش به عنوان مرکز توریستی و لهو و لعب و خوشگذرانی در ایران به پیشنهاد او بوده و شاه به پیشنهاد او سازمان عمران کیش را تأسیس کرد. در این خصوص مینویسد: «... کیش چه از نظر تجاری و توریستی، چه از نظر سیاسی، مرکز ثقل و یکی از نقاط مهم خلیج فارس خواهد شد. بندر آزاد هم هست. اینجا کشف من است. شاید در فصول قبل نوشته باشم که وقتی رئیس دانشگاه پهلوی بودم، یک روز سیزده بدر از شیراز با یک هواپیمای یک موتوره با دوستم [یکی از معشوقههایش] که با من در شیراز بود و تیمسار نصیری و بهبهانیان به کیش رفتیم و وسط صحرا به زور فرود آمدیم و سیزده بدر حسابی کردیم. من همان روز که زیبایی فوقالعاده سواحل آنجا را دیدم، تصمیم گرفتم کاخی برای شاهنشاه بسازم و موفق شده و حالا هم این تأسیسات دنبال آن است.»[2]
علم در برگزاری شبنشینیها و میهمانیهای متعدّد و پرهزینه دربار نیز نقش اساسی داشته است. در این میهمانیها جمع بسیاری از بلندپایگان رژیم و دوستان نزدیک خود را دعوت میکرده و با دو ترکیب مختلف تشکیل مییافتهاند. مظفر شاهدی مینویسد: «برخی از این مجالس فقط دوستان و افراد نزدیک علم دعوت میشدند که در عین حال روابط خوبی هم با شاه داشتند و غالباً از میان همان باند معروف شکارگران و اطرافیان آنها برگزیده میشوند؛ نظیر افسانه رام، سیروس پرتوی، امیر متقی، ابوالفتح آتابای، کامبیز آتابای، هرمز قریب، سلیمانی، سرهنگ جهانبینی، عبّاس حاج فرجی، حسین حاج فرجی، ابوالفتح محوی، خانم آراسته، اویسی، نصیری و... و برخی دیگر از میهمانیهای دربار که علم ترتیب میداد، جنبه عمومیتری داشت و حتّی رقبای سیاسی وی نیز دعوت میشدند. از این گروه میتوان به افراد زیر اشاره کرد: عبدالکریم ایادی، منوچهر اقبال، هویدا، حسن امامی، جعفر شریف امامی، اردشیر زاهدی، نصرتالله معینیان، ارتشبد خاتمی، فرح، اشرف، اعلم، هوشنگ دولو، فیلیکس آقایان، هوشنگ انصاری، پرویز ثابتی و نصیری.»[3]
محدودهی فعالیّت باند علم بسیار گسترده بود. برای آن که باند او به حیات خود ادامه دهد و از تقرّب آنها کاسته نشود از دوستان و آشنایان خود در گوشه و کنار ایران و کشورهای دیگر کمک میگرفت. علی شهبازی که از محافظان شخصی شاه بوده است در باره مأموریت این باند اسدالله علم مینویسد: «باند علم کارشان این بود که خانمهای شوهردار و دختران بختبرگشته و یا همسران و دختران کسانی را که میخواستند مقامی بگیرند برای شاه بیاورند. عدهای مأموریت داشتند که در خارج از کشور در هنگام مسافرت برای او قبلاً همه چیز را آماده کنند. البتّه در اکثر مسافرتها اردشیر زاهدی و حسین دانشور و سرهنگ جهانبینی و مصطفی نامدار (سفیر شاه در اتریش)، عهدهدار آوردن خانمهای متعدّد بودند. از همه فعالتر محمود خوانساری بود که دختران دانشجوی ایرانی را میآورد. در مسافرت سوئیس، دولو و خانم او مأمور این کار بودند. در مسافرتهای داخلی آقای امیر قاسمی از ساواک و هرمز قریب و خسرو اکمل، داماد قریب، این مأموریت را انجام میدادند. در تهران که هفتهای چهار روز این برنامه اجرا و انجام میشد کامبیز آتابای و افسانه اویسی (رام) و خانم آراسته که مستقیماً با افسانه اویسی در دفتر علم کار میکردند و سلیمانی و عباس و حسین حاج فرجی مسؤول پذیرایی بودند. این برنامه گاهی در کاخ شهوند انجام میشد که مسؤول آن ابوالفتح آتابای یا سلیمانی و یا جهانبینی مسؤول تعیین مسیر و محافظت بودند و برنامه دورکردن سربازان و مأمورین را آنها طرّاحی و اجرا میکردند. محلهایی که اسدالله علم برای عیّاشیهای شاه در نظر گرفته بود اینها بودند: منزل خودش، منزل علم در بیرجند، جزیره کیش و باغ ملکآباد مشهد.»[4]