اعمالی چون شرابخواری و فسق و فجور در تمام دوران صفوی امری معمول بوده و تنها در زمان معدودی از پادشاهان سخن از منع و مبارزه با آنها مشاهده میگردد، البتّه باید گفت که باز هم درباریان و پادشاه با مجوز شرعی از معافیّتهایی برخوردار بودهاند. شاه تهماسب اوّل در سن 20 سالگی و گذشت حدود ده سال از پادشاهی تصمیم به توبه و منع شرابخواری میگیرد. نکتهی جالب آن است که وی در موردی که خلاف شرع بودن آن بر همگان مسلّم میباشد طبق روال خود متوسّل به خواب دیدن و کسب اجازه از ائمّه میشود تا جای هر نوع ابهام را از دیگران گرفته و هم خود را در ارتباط نزدیک با امامان نشان دهد. شاه تهماسب در توصیف خواب دیدنهایش دقّت زیاد به کار میبرد و حتا بدان نیّت مخصوص سر بالین میگذارد تا جوابی مناسب را دریافت دارد. وی در مورد چگونگی توبه و نخوردن شراب در تذکرهاش میگوید: « والحمدالله والمنّه که لشکر قلمرو من از شراب و فسق، بلکه جمیع مناهی توبه کردهاند و در کلّ مملکت من شراب خانهها و بوزخانها و بیتالّطف و سایر نا مشروعات بر طرف شده و من خود در وقتی که از هرات کوچ کرده به زیارت مشهد مقدّس ملایک آشیان حضرت امام رضا علیهالسّلام میرفتم، میر سیّد محمّد پیش نماز مدینهی مبارک حضرت رسالت پناه محمّد صلیالله علیه و آله و سلّم را در خواب دیدم که به من میفرمایند که از مناهی بگذر که تو را فتوحات خواهد شد. در صبح با حمد بیگِ وزیر و بعضی از امرا که حاضر بودند این خواب را بیان کردم. بعضی از ایشان گفتند که از بعضی منهیات بگذریم و از بعضی دیگر مثل شراب که ضروری سلطنت است، نمیتوان گذشت و هر کس حرفی در این باب میفرمودند. آخر من گفتم که امشب بدین نیّت میخوابم. به هر طریق که مینماید بدان عمل خواهم کرد. باز همان شب در واقعه دیدم که در بیرون پنجرهی پایین پای حضرت امامالضّامن امام رضا علیه الف الفالتحیّه و الثّنا دست سیادت پناهِ میرهادی محتسب را گرفته و از شراب و زنا و جمیع مناهی توبه کردم. صباح این خواب را نیز به جماعه بیان کردم. به قدرت و توفیق حضرت باری جلّ شأنه به همان طریق که در خواب دیده بودم در همان موضع سیّد مذکور حاضر شده، دستش را گرفته از جمیع مناهی توبه کردم و در سن بیست سالگی که این سعادت نصیب شد این رباعی را انشا کردم:
یک چند پی زمرّد سوده شدیم یک چند به یاقوت تر آلوده شدیم
آلودگی بود به هر رنگ که بود شستیم به آب توبه آسوده شدیم
الحمدلله والمنّه از آن تاریخ که سعادت میسّر شده از کلّ مملکت من فسق و فجور بر طرف شده و روز به روز به توفیق الله تعالی فتوحات گوناگون روی نموده به طریقی که هرگز در خاطر ما شمّهای از آن نمیرسید و جمیع عقلا در این مقدّمات حیرانند و من هر چند مردانه باشم در عمر خود از عهدهی شکر شمّهای از مقدّمات بیرون نتوانم آمد.»[1]
مؤلّف تاریخ سلطانی نیز که بیشتر به مدح و توصیف حاکمان اشاره دارد در این رابطه مینویسد: «در سال 939ه نواب خاقان از جمیع امور منهیه و محرمّات توبه فرمودند و در باب منع شراب قدغن فرمودند چنان که شاهقلی وزیر قورچیان که از غلامان قدیم این آستان فلک نشان بوده به واسطه ارتکاب آن مغضوب و مقتول شده، تمامی مال شرابخانهها و قمار و بیتالطف کل ممالک محروسه و آن چه به هر جهت از امور غیر مشروعهی مقرّر و مستمر بود از دفاتر خلود اخراج فرمودند، به نوعی که تا اواخر دولت نوّاب خاقانی برقرار بود.»[2]
[1] - تذکره شاه تهماسب به قلم شاه تهماسب بن اسماعیل بن حیدریالصفوی، با مقدمه و فهرست اعلام امرالله صفری، چاپ دوم، 1363، انتشارات شرق، صص 31 و 32
[2] - تاریخ سلطانی، از شیخ صفی تا شاه صفی، 1364، تألیف سید حسین بن مرتضی حسینی استرآبادی، به کوشش دکتر احسان اشراقی، ص 62
3- آینه عیبنما، نگاهی به فریاد کاخهای صفوی، علی جلالپور، 1400 ، ص 357