پیام تاریخ

بحث های تاریخ ایران

پیام تاریخ

بحث های تاریخ ایران

زنان حرم در رکاب شاه عباس اول صفوی

زنان حرم در رکاب شاه

 

شاه عباس در تمام سفرهای خود حتی سفرهای جنگی بیشتر زنان حرم را همراه می‌برد. اساساً در لشکرکشی‌های قدیم زنان هم با شوهران خود به میدان جنگ می‌رفتند و مانند ایشان در تمام مصائب لشکرکشی شرکت می‌جستند و گاه نیز مانند مردان با دشمن می‌جنگیدند. البتّه به نظر نمی‌رسد که در این سفرهای جنگی زنان شاه عباس به خاطر شرکت در پیکار و نبرد همراه او رفته باشند. در این گونه مسافرت‌ها زنان شاه همیشه هنگام شب حرکت می‌کردند تا کسی ایشان را نبیند. شاه نیز غالباً با زنان خویش همراه می‌شد و در این صورت به جز عدّه‌ای از قراولان و خواجگان مخصوص کسی را با خود نمی‌برد. سایر همراهان شاه و سپاهیان یا دورا دور از دنبال می‌رفتند و یا از راه دیگر به سوی مقصد رهسپار می‌شدند.[1]

هر وقت که شاه همراه حرم بود زنان بر اسب می‌نشستند و روبند خود را بالا می‌زدند و به آزادی با روی گشاده حرکت می‌کردند. شاه نیز در میان زنان و خواجگان اسب می‌راند و می‌گفت و می‌خندید و شکارکنان سفر می‌کرد. امّا اگر شاه خود همراه حرم نبود زنان را در کجاوه‌هایی که بر پشت استر گذاشته می‌شد جای می‌دادند و در این صورت چون کجاوه‌ها به کلی بسته و پوشیده بود تنها چیزی که ایشان را از مسافران دیگر مشخّص می‌ساخت وجود خواجگان و قراولان مخصوص حرم بود. کجاوه‌ها جفت از دو پهلوی شتر و چیزی هم وزن در آن‌ها قرار می‌گرفتند و گاه کجاوه‌ای بر یک پهلوی شتر و چیزی هم وزن آن مانند صندوق بر پهلوی دیگر می‌بستند و در این صورت یک زن تنها در کجاوه بود. کجاوه‌ها را شتربانان خالی بر پشت شتر استوار می‌کردند و دور می‌شدند و سپس خواجه سرایان بانوان حرم را روی دست برمی‌داشتند و در کجاوه جای می‌دادند. در سال‌های اول سلطنت شاه عباس سوار کردن بانوان نیز به عهده‌ی ساربانان بود اما اتفاق نامطلوبی سبب شد که شاه این کار را قدغن کرد و دستور داد که دیگر ساربانان به زنان حرم نزدیک نشوند. شرح واقعه این است که شبی شاه در سفر چنان که عادت او بود ناشناخته و تنها حرکت می‌کرد، ناگاه متوجّه شد که در قطار شتران بانوان حرم کجاوه‌ای به یک سو خم گشته و نزدیک به افتادن است. هرچه ساربان را برای جابجا کردن کجاوه صدا زد از او اثری پیدا نشد. پس از اسب فرود آمد و پیش رفت و شانه زیر کجاوه نهاد تا آن را به حال تعادل باز گرداند. ناگهان احساس کرد که کجاوه از حدّ عادی سنگین‌تر است و چون سر به درون آن برد معلوم شد که خانم در کجاوه تنها نیست و ساربانی با اوست. شاه از مشاهده‌ی این حال به قدری خشمگین شد که بی‌درنگ خود را معرّفی کرد و چند تن از سرداران را پیش خواند و فرمان داد تا سر زن و ساربان را در همان جا بریدند. رئیس ساربانان را نیز به سختی مجازات کرد تا دیگر کسانی را که طرف اطمینان و اعتماد نیستند همراه قافله حرم نکند و از همان شب دستور داد که تنها خواجه سرایان همراه زنان حرکت کنند و ساربانان به قافله حرم نزدیک نشوند. البته وقتی پادشاهی آن قدر زن در حرمسرایش جای می‌دهد که بعضی‌ها در عمرشان فقط یک بار می‌توانستند نوبت همبستری با مردی را پیدا کنند بعید نیست که زنان نیز برای اطفاء شهوت غریزی خود دست به چنین اعمالی بزنند و با نخستین مردی که در فرصتی مناسب به خود نزدیک دیدند هرچند ساربان باشد خلوت کنند.

هنگام حرکت بانوان حرم همیشه دسته‌ای از خواجگان شاه یک فرسنگ جلوتر می‌رفتند تا مردان را از اطراف راه قافله دور کنند. هرگاه اتّفاقاً این قافله هنگام روز به دهی می‌رسید تمام مردان ده را از آن جا می‌راندند یا در اتاق‌های دربسته پنهان می‌داشتند زیرا فرمان شاه این بود که چشم نامحرم نبایستی به روی زنان حرم افتد و اگر مردی بر سر راه ایشان دیده شود باید او را بی‌درنگ بکشند. دنبال حرم نیز دسته‌ای از قراولان خاص شاه به نام یسقچی حرکت می‌کردند و به هیچ کس حتی بزرگترین سرداران و اعیان دولت اجازه‌ نمی‌دادند که از ایشان بگذرد و به قافله‌ی حرم نزدیک گردد. افراد این دسته همگی تاج مخصوص قزلباش بر سر داشتند و علامت مخصوص ایشان تیری بود که بر عمّامه‌ی خویش فرو می‌بردند به طوری که سر آن عمّامه و دمش به سوی بالا قرار داشت. یسقچیان از سایر افراد سپاه مقتدرتر و با نفوذتر بودند و رئیس آنان که به یسقچی باشی معروف بود از میان سرداران بزرگ ایران انتخاب می‌شد و بر عمامه‌ی خود تیری زرّین فرو می‌برد. در سفرهای جنگی خواجه سرایان دستور داشتند که اگر دشمن غالب و شکست سپاه مایه‌ی فرار شد سر زنان حرم را ببرند تا به دست دشمن اسیر نشوند. شاه در سفرهای غیر جنگی نیز زنان را به خاطر شرکت در شکار و تفریح همراه خود می‌برد و در عمارت‌های بسیار زیبا که در برخی شهرها به خاطر سکونت خود و زنان حرم ساخته بود اقامت می‌کرد. پیترو دلاواله در سفر خود به ایران در یکی از این سفرها همراه شاه بوده و از کاخ سلطنتی و اقامتگاه زنان وی در اشرف دیدن کرده است. او می‌نویسد ایوان‌های زیادی عمارت را احاطه کرده که با حصیر و پرده پوشیده و اتاق‌ها دارای درب‌های متعدّدی هستند. در یکی از اتاق‌ها روی هر یک از دیوارهای چهارگانه‌ی آن دو آینه‌ی بزرگ در طرفین درب ورودی و پنجره به نحوی روبروی یکدیگر قرار گرفته‌اند که تصاویر یکدیگر را منعکس می‌سازند و انسان تصوّر می‌کند در پس آن‌ها اتاق‌های بی شماری واقع شده. اتاق‌های نسبتاً مخفی دیگری که به آن‌ها خلوت خانه می‌گویند وجود دارد که کف تمام آن‌ها را دوشک‌های قلمکار گران قیمتی گسترده‌اند زیرا طبق رسوم و عادات این مملکت همه روی زمین می‌نشینند و حتی اگر بخواهند راحت‌تر باشند در همانجا دراز می‌کشند. در همین اتاق‌هاست که شاه می‌خورد و می‌خوابد و هر وقت بخواهد آنان را در آن جا به نزد خود می‌طلبد.»[2]


 



[1] - شرکت زنان در لشکرکشی‌ها مرسوم و ناشی از اهداف متفاوت بوده است و به عنوان مثال در قرون بعد نیز کریم خان زند برای عدم تعرض سربازان دستور داده بود که همیشه گروهی از زنان همراه لشکرها باشند. در مورد استفاده از زنان در لشکرکشی‌های شاه عباس سیاح اروپائی پیترو دلاواله در صفحه 94 سفرنامه خود می‌نویسد: «علاوه بر ارضای نفس و طلب شهرت باید بگویم مطلب دیگری هم هست که مرا به این مسافرت تشویق کند و آن عبارت از این است که طبق عادت قدیم ایرانیان امروز نیز همسران شاه به معیت او در لشکرکشی‌های او شرکت می‌کنند و نه تنها همسران و اقوام زن، بسیاری از کنیزان او در خدمت دربار هستند در جنگ‌ها همراهند؛ بلکه در مورد سرداران لشکر و سایر رجالی که با شاه همراه هستند و همچنین سربازانی که از خود شایستگی نشان داده‌اند وضع به همین منوال است و در نتیجه من نیز می‌توانم زنان خانه را با خود ببرم.» ایشان به این نکته نیز اشاره دارند که علت به وجود آمدن نقاب زنان تنها ناشی از فروتنی یا حسادت شوهر و یا منع مذهبی نبوده است بلکه به علت تفاخر و خودپسندی است تا چنین وانمود سازند که هر کسی لیاقت دیدن صورت آنان را ندارد.

[2] - پشت پرده‌های حرمسرا، تألیف حسن آزاد، انتشارات انزلی، 1362، صص 294 تا 296

3- آینه عیب‌نما، فریادی از کاخ‌های صفوی، علی جلال‌پور، انتشارات گفتمان اندیشه معاصر، 1401

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد