پیام تاریخ

بحث های تاریخ ایران

پیام تاریخ

بحث های تاریخ ایران

داستان و نکات پراکنده از زندگی شاه عباس اول صفوی، قسمت هشتم

ـــ «روزی شاه عباس صفوی در تالار نشسته و جمعی در اطراف به خدمت بودند. شیخ بهایی به مجلس وارد شد و در کنار شاه نشست. شاه عباس به شیخ چنین گفت: شنیده‌ایم که گروهی از روحانیون در معابر عمومی و میادین شهر در جمع سفله‌گان ظاهر می‌شوند و حتی به تماشای معرکه گیران می‌شتابند. جناب شیخ اینان را به حرمت لباس روحانیت خویش واقف نمایند. شیخ بهایی با لحنی آرام و اطمینان بخش چنان که همه‌ی حاضرین در تالار بشنوند خطاب به شاه صفوی گفت مرشد اکمل، خیال مبارک آسوده باشد که هرگز این چنین واقعه‌ای صورت نیافته است و روحانیون به وظایف و مسؤولیت خویش واقفند. کما این که من خود در تمام مراسم و معرکه‌ها حضور دارم و هیچ شخص روحانی ندیده‌ام.

افسانه‌های فراوان دیگری نیز در مورد شیخ بهایی در افواه عمومی مذکور است که همه حکایت از کرامات و احاطه وسیع او به علوم و تدیّن و صفا و اخلاص عمیق وی دارد و این سیر افسانه سرایی و افسانه پردازی برای شیخ تا عصر حاضر نیز ادامه دارد؛ کما این که در تاریخ بیداری ایرانیان چنین مذکور است، پسر آقا سید محمّد باقر عراقی مدّعی است که پیراهنی از شاه عباس دارد که خط شیخ بهایی و میرداماد بر آن بعضی ادعیه و طلسمات نقش کرده‌اند و گلوله بر آن پیراهن کار نمی‌کند و گویا سی هزار تومان از او می خرند و نداده است. می‌گوید امتحان او را در خودم کنند که پوشیده و کسی که اطّلاع ندارد تفنگ به دست بگیرد و بر من بزند. آن وقت ملاحظه کند که گلوله بر بدنم کارگر نمی‌افتد. مقصودش این است که بنده فرمانفرما را ملاقات کنم و مذاکره این صحبت را بنمایم. اگر در صد هزار تومان می‌خرند که معامله را راه اندازیم.»[1]

__ در حوالی روستای چوپانان از توابع شهرستان نایین، قریه‌ای به نام عباس آباد وجود دارد. این منطقه‌ی کوچک دارای پیشینه تاریخی زیاد می‌باشد و علت اهمیت آن قرار داشتن در تقاطع مسیر کاروان‌های غرب به شرق و یا جنوب ایران برای عبور از نواحی کویر مرکزی به سمت خراسان بوده است. در این آبادی یک چشمه آب قنات محدود و کاروانسرایی از قدیم وجود دارد و درباره قدمت و تأسیس این آبادی اطلاع دقیقی نیست. یکی از بازماندگان خانواده‌ای که بیش از یک قرن در آن جا ساکن بوده‌اند (ناصر)، اظهار داشت که از پدرم حاج حسین نصرالله شنیده‌ام که اولین حفر چاه آب آن مربوط به دوران صفویه می‌باشد و می‌گویند که شاه عباس به هنگام عبور از اصفهان به مشهد در این مکان اسکان یافته بود که در آن منطقه‌ی کویری از آب و هوا و کوهستانی بودن ناحیه لذت می‌برد و دستور حفر چاه آبی را صادر می‌کند. (به احتمال زیاد این روایت مربوط به سال 1009 ه.ق است که برای ادای دین به صورت پیاده به مشهد رفته است، می‌باشد.)؛ سپس شاه عباس اعلام می‌دارد که من باید محصول به دست آمده ناشی از آب این چاه را استفاده کنم و بعد آماده‌ی حرکت شویم. تنی چند از کسانی که با فنون کشاورزی آشنا بودند به مشورت می‌پردازند که چه محصولی سریع بارور خواهد شد. پیشنهاد می‌کنند که شلغم بکارند که بعد از سه تا چهار روز بذرهای آن جوانه خواهند زد. آنان شلغم می‌کارند و سپس برگ‌های جوانه زده را به عنوان نمادین به او ارائه می‌دهند. این رویداد باعث به وجود آمدن این آبادی و توسعه آن می‌گردد. احداث کاروانسرا را مربوط به زمان قاجاریه می‌دانند که نیمی از آن به دلیل ترک و فوت سازنده‌ی آن تکمیل نشده است. این روایت قرین به صحّت است زیرا اگر از قدمت دوران صفوی برخوردار بود به دلیل تحولات سیاسی بعد از فروپاشی حکومت صفویان و اهمیت آب و نیاز استراحت کاروان‌ها در منطقه کویری تکمیل شده بود.

در شهر خور و بیابانک نیز که در 80 کیلومتری قریه‌ی عباس آباد قرار دارد روایاتی مربوط به عبور شاه عباس از این منطقه و دستور ساختن آب انباری وجود دارد. همچنین طوقه‌ی عَلَمی به سال 974 هجری قمری از زمان شاه تهماسب اول دیده می‌شود که نشان از نفوذ فرهنگ صفوی و عبور کاروان‌ها از این منطقه کویری به سمت خراسان بوده است.

__ شاه عباس اول صفوی برای انجام ادای دین و نذر یا اهداف دیگر به قصد زیارت حرم امام هشتم شیعیان با پای پیاده از اصفهان عازم خراسان می‌شوند. از آن جا که در انتخاب مسیر ایشان به اطلاع موثّقی دست نیافتم، لذا به شواهدی از زادگاه خود در منطقه کویر مرکزی خور و بیابانک متوسّل شدم. در این رابطه چند روایت کوتاه وجود دارد: یکی مربوط به اقامت در محل روستای عباس آباد نزدیک چوپانان از توابع شهرستان نایین می‌باشد و دیگری دستور احداث آب انباری در خور و بیابانک است. در روستای اردیب نیز بنایی وجود دارد که قدمت آن را به دوره تیموری می‌دانند. مالک این بنای تاریخی - فرهنگی فردی به نام آقای جلال ثابتی است که در صفحه 74 یکی از تألیفات خود به نام چشم‌انداز دیروز به امروز به روایت می‌نویسد: «شاه عباس کبیر مدت چهار روز در این خانه اقامت داشته است و نیز روایت است که محمد شاه قاجار و صدر اعظم وی جناب حاجی میرزا آقاسی نیز مدت یک ماه در این خانه اقامت داشته‌اند.» ایشان محل اسکان موقت شاه عباس را به هنگام سفر زیارتی به مشهد در اشعاری به تاریخ 1397 شمسی این چنین توصیف می‌کنند:

این بنا آکنده از لطف و صفاست                    نقش‌هایش شاهد این  مدعاست

قرن‌ها  مأوای نیکان بوده  است                    جایگاه اهل  ایمان   بوده  است

نیک اندیشان در این جا زیستند                    پیش آنان، دیگران   کو  کیستند

شاه شاهان     شاه عباس   کبیر                     در عزیمت سوی مشهد از کویر

این سرا   بهر   اقامت  برگزید                      زین عمل شد حرمت اینجا مزید

از مکین،   قدر مکان پیدا شود                      قطره بر دریا رسد     دریا شود

خود دریغ آمد مرا کین جایگاه                      بد سگالان را شود  روزی  پناه

زین سبب گنجینه کردم از کتاب                   جای گل بگذاشتم ظرف گلاب

سعدی و فردوسی و حافظ ببین                     جای دارم  بر  سریر   شهنشین

هم مکین والا  و هم والا مکان                      اینچنین کمیاب باشد  در جهان

کار بس شایسته  و   پربار بود                      درخور این جایگه، این کار بود

گرچه تنها بودم  و  بی  دستیار                     در عمل شد  یاورم   پروردگار

__ «در مسیر بنای قصر بهرام گور (این بنا بین سمنان، گرمسار، ورامین، دریاچه قم، کاشان، اردستان، انارک، چوپانان، جندق و معلمان قرار دارد.) جاده‌ای به نام جاده‌ی فرش مشاهده می‌شود که از سنگفرش پوشیده شده و در زمان شاه عباس کبیر با مهندسی و معماری و نظارت شیخ بهایی احداث شده است. این قسمت جاده‌ی فرش در مسیر اصفهان – مشهد واقع شده که از حوالی گرمسار می‌گذرد و از سمت شمال به مشهد مقدس منتهی می‌شود.

حاضران در بازدید سال 1335 شمسی بر این عقیده بودند که احتمال می‌رود که تعمیر و مرمت قصر بهرام گور در زمان ساخت این جاده جهت اقامت موقت موکب شاهی انجام گرفته باشد. بعضی از اشخاص این بنا را به نام کاروانسرای شاه عباسی نیز ذکر می‌کنند؛ ولی باید توجه داشت که کاروانسراهای شاه عباسی عموماً، دارای نقشه و ساخت و ساز و مصالح یکسان و یکنواختی هستند و نقشه‌ی آنها با نقشه‌ی این بنای معظم تا حدی متفاوت است. البته این گمان و حدس نیز می‌تواند درست باشد که در نقشه‌ی کاروانسراهای شاه عباسی با تغییراتی از نقشه‌ی این بنا اقتباس شده است. به هر حال چنان چه این بنای باشکوه مربوط به دوره بهرام باشد و یا از مصالح تخریب شده قصر بهرام در زمان شاه عباس ساخته و یا ترمیم و تعمیر شده باشد، اثر موجود نشانگر دنیایی از شکوه و عظمت و همّت و حمیّت و غیرت و خلاقیت هنر و نبوغ خاص و تمدن و فرهنگ ایرانی است و در منظر دید هر بیننده‌ی هوشیار و آگاه و دانا نماد و نشانی است از خواستن، توانستن است.

باری، طول قسمت سنگفرش این جاده به اندازه قسمت باتلاقی و کویری آن است و از حوالی قصر، به سمت گرمسار پیش می‌رود. تکنیکی که در احداث این قسمت سنگفرش جاده‌ی مزبور به کار رفته قابل توجه و در زمان خود منحصر به فرد بوده است. پوشش داخلی این جاده از چند لایه شن و سنگ ریز و درشت و در بعضی قسمت‌ها دو لایه‌ی ذغال به قطر 10 سانتی متر ساخته شده و پوشش رویی از سنگ است. چه قدر به جا بود اگر قسمت‌های سالم و باقیمانده‌ی این جاده را جهت ارائه و نشان دادن هنر و بینش و دانش و فرهنگ کشور کهن ایران به ملل دیگر حفظ و نگهداری می‌کردند.»[2]

 


 



[1] - شیخ بهایی در آیینه عشق، اسدالله بقایی، امور فرهنگی شهرداری اصفهان، 1371، ص 202

[2] - چشم انداز دیروز به امروز، مؤلف جلال ثابتی، انتشارات علم نوین، 1394، ص 24

3- آینه عیب‌نما، فریادی از کاخ‌های صفوی، علی جلال‌پور، انتشارات گفتمان اندیشه معاصر، 1401، ص 688

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد