پادشاهان صفوی دارای مقام مرشد کامل بوده و در نظر قزلباشان و مردم انسانهایی ماورایی مطرح و مقدّس شمرده میشدند. این دیدگاه سابقهای طولانی داشت و تمام پادشاهان صفوی قبل از شاه عباس دوم نیز از این موقعیت استفاده برده و در جهت تعمیم این عقاید میکوشیدند و برای نمونه به رفتار مذهبی شاه تهماسب و شاه عباس اول میتوان اشاره کرد. در زمان شاه عباس دوم علمای بزرگی چون ملا محسن فیض کاشانی، محمّد تقی مجلسی و پسرش محمّد باقر مجلسی، محقق خراسانی، محقق سبزواری زندگی میکردند و از وجود ایشان بهره میبرد. احمد فاضل در مورد این روابط مینویسد: «موضوع دینداری شاهان صفوی یکی از مسائل مهم تاریخ سیاسی و اجتماعی این دوره است، زیرا آنان هر کدام چه در آغاز سلطنت یا حتّی در طول سلطنت، خود را در لباس مذهب درآورده و بدین وسیله اقتدار خود را در میان مردم حفظ مینمودند. از جمله آنان شاه عباس دوّم است که همچون سلفش و شاه عباس اول با مذهبی نشان دادن خود توانست مدت 25 سال دولت صفوی را از اضمحلال نجات دهد و این تظاهر و عوام فریبی درست در همان سالی صورت گرفت که در انگلیس شارل دوم (چارلز دوم ) به سلطنت منصوب شد و مردم استخوانهای کرامول را از قبر بیرون آورده و به دار کشیدند.
نمونهای از تظاهر مذهبی او آن که زمانی در قمصر کاشان به دیدار ملا حسین فیض کاشانی رفت و چند بار با علماء افطار کرده و پشت سر ملا محسن فیض نماز جماعت خواند. در اکثر مواقع به زیارت ائمّه میرفت. از جمله در آغاز سلطنت پس از تاجگذاری در کاشان زمانی که قصد عزیمت به قزوین داشت در مسیر راه به زیارت حضرت معصومه (س) رفت و پس از آن عازم قزوین شد. نمونههای مختلفی از کارهای مذهبی شاه عباس دوم را مورّخان آن عهد ذکر کردهاند، چنان چه یک نمونه از آن صاحب قصصالخاقانی این طور بیان میکند. بعد از سپری شدن این ایّام (آمدن نور محمّد خان پادشاه ازبک به ایران) نوّاب کامیاب، ادارهی زیارت حضرت طوسی خلف امام موسی کاظم (ع) که مکانی است در ولایت رودشت اصفهان فرموده به شرف زیارت آن امامزاده واجبالتعظیم جایز شدند و یا چنان که در فصل پیش به آن اشاره شد به هنگام مسافرت به سرچشمهی زاینده رود که در ماه رمضان صورت گرفته بود از علمای دربار در باب روزه گرفتن یا نگرفتن استفسار مینمود. تعصّب مذهبی شاه عباس دوّم به حدّی افراطی شده بود که در مورد خوراک و پوشاک و غیره فرمان داده بود که از راه غیر حلال و برای او غذا و لباس تهیه نکنند. چنان که مؤلف عباس نامه به این نکته اشاره کرد و میگوید چون آن سلالهی طیّبین و طاهرین پیوسته در لباس سلطنت جویای رضای جناب کبریا و فرمانبرداری خالق بودند؛ لذا منتهای نیّت آنان مصروف این بود که مطعومات شبهه ناک و ملبوسات از لوث دغدغه پاک باشد. به همین نیّت دستور دادند که شیلان خاصّهی شریفه را از وجد حقالتولیّه که به شاه تعلّق دارد و سایر وجوهات که خاطر از حلیّت آن جمع بوده باشد بهتر نمایند. در این امر نهایت دقّت و احتیاط به کار برده شود تا در حین خریدن اجناس رضای فروشنده حاصل شود.»[1]
همچنین دکتر احمد تاجبخش در باره گرایش شاه عباس دوم نسبت به عیسویان مینویسد: «شاه عباس دوم مثل شاه عباس اول نسبت به عیسویان توجّه خاص داشت و فرمانهایی در خصوص آزادی انجام مراسم مذهبی آنها صادر کرده و توصیه نموده است که فرمانداران و کارگزاران نسبت به آنها با احترام رفتار نمایند و مراقبت کنند که از طرف هیچ کس ضرر و زیانی به آنها وارد نیاید و همان طور که از طرف شاه عباس اوّل فرمانی در خصوص وضع سکونت سفرا صادر شده بود در این دوره نیز دستور داده شده است که برای سکونت سفرا و نمایندگان خانههایی که آب روان داشته باشد، تهیّه نمایند و به مسیحیان اجازه دهند که مردگان خود را در زمینهایی نزدیک قبرستان ارامنه دفن کنند و درخواستهای آنها را در صورتی که خلاف اصول شرع و قوانین مملکتی نباشد بدون توقّع و چشم داشت انجام دهند.»[2]