«تهمینه دختر شاه سمنگان همسر رستم و مادر سهراب از زنان آزادهی شاهنامه است. او که از دیرباز فریفتهی اخبار پهلوانی رستم شده است، شبی که رستم در دربار پدرش میهمان است بر خلاف عادت رایج نیمه شب در خوابگاه رستم پدیدار شده و پس از آشکار کردن جذبهی پنهان در دل، از آن جا که اسیر خواست سرنوشت است از او درخواست زناشویی میکند که رستم نیز آن را میپذیرد و صبحگاه به هنگام بدرود مهرهای را به او میبخشد که اگر فرزندی از آن پیوند به وجود آمد آن مهره را به نشانهی شناسایی به بازو یا گیسوان او ببندد. سالها پس از این رویداد در هنگامی که پسر رستم و تهمینه، سهراب از مادر نشان پدر خود را میجوید تهمینه نام پدرش را به او میگوید، اما از او میخواهد آن راز را در سینه پنهان دارد تا مگر افراسیاب تورانی آن دشمن دیرینهی رستم از آن زن آگاهی نیابد. از سرنوشت تهمینه که به راستی از قربانیان تقدیر است پس از ماجراهایی شورمند سرانجام دیگر در شاهنامه نشانی به چشم نمیخورد، اما بردباری، وفاداری و مهمتر از آنها قدرت زنانه و آزادگی او از سمبلهای درخشان زنانهی باستانی ایران زمین است.»[1]
[1] - زن از کتیبه تا تاریخ، دانشنامه زنان فرهنگساز ایران و جهان، پوران فرخ زاد، تهران زریاب، 1378، جلد اول، ص 660
2- آینه عیبنما، نقش زنان دربار در تاریخ ایران، علی جلالپور، انتشارات گفتمان اندیشه معاصر، 1403، ص 26