قرنها پیش از میلاد مسیح غرب فلات ایران محل زندگی مردمانی بود که در کتیبههای پادشاهان آشور از آنها با نام آمادای یا ماد که در ابتدا باجگذار آشوریها بودند، یاد شده است. مادها از اقوام ایرانی تبار آریایی و هند و اروپایی به شمار میرفتند. معلوم نیست که آنها از چه زمانی سرزمین ماد را مسکون خویش ساختند و نخستین بار به آن جا گام نهادند. داریوش یکم در کتیبهای که در شوش ثبت است از مادها یاد کرده و آنها را زرگر و آراینده دانسته است و میگوید: مردان زرگری که طلا کاری میکردند. آنها مادیان و مصریان بودند. مردانی که چوب نجاری میکردند، آنها ساردیان و مصریان بودند. مردانی که آجر میپختند، آنها بابلیان بودند مردانی که دیوار را تزیین میدادند، آنها مادیان و مصریان بودند.
از تاریخ مادها نوشته یا اسناد روشنی در دست نیست، اما نام مادها برای اولین بار در سنگ نوشتههای آشوری و هخامنشی آمده است. با پیشینهی تمدنی یاد شده بود که در اواخر قرن هشتم پیش از میلاد مادها در غرب و شمال غربی ایران گرد هم آمدند و رفته رفته دولت سرزمین خود را تشکیل دادند. در کتیبههای آشوری قرن نهم قبل از میلاد از مردم ناحیه «ارسوا یا پارسوماش» سخن به میان آمده است (حدود مسجد سلیمان کنونی). بر همین اساس برخی پژوهشگران معتقدند که ساکنین پارسوا اقوام پارسی بودند که از شمال غرب به جنوب ایران کوچ کردند. بر اساس یافتهها میتوان گفت که اقوام پارس، پارسوا و پارت در کنارههای خاک ماد قرار داشتند یعنی نسبت به سرزمین ماد، پارسها در جنوب، پارسواها در جنوب غربی دریاچهی ارومیه و پارتها در شرق قرار داشتند. ماد بزرگ یا ماد سفلی شامل نواحی مرکزی و غربی ایران یعنی همدان، ری و اصفهان تا حدود کردستان و کوههای زاگرس بود و ماد کوچک یا ماد خرد، آذربایجان کنونی و پیرامون آن را در بر میگرفت. به عبارت دیگر سرزمین مادها از شمال به رود ارس و از شرق به دریای خزر و از غرب به کوههای زاگرس و از جنوب به کویر فلات مرکزی ایران محدود میشد. ماد بزرگ پایتخت آن اکباتان بود. آشوریها بیش از 500 سال بر بخشهای بزرگی از آسیا حکومت کرده و مادها نیز با حاکمان محلی تحت سیطرهی آنها قرار داشتند. مادها همواره از سوی آشوریان مورد حمله قرار میگرفتند و آنان را به اسارت و بردگی میبردند. آنان از سال 722 ق.م دریافتند که باید قدرت و رهبری واحدی داشته باشند تا در برابر یورش بیگانگان پایداری کنند. پس به فکر اتحاد قبایل ماد و حتی جلب نظر قبایل دیگر افتادند. در اطراف و همسایگی آنها قدرتهای بزرگ دیگری چون بابل و اورارتو میزیستند که آنها نیز از آشوریها آسیبهای فراوان خورده بودند. بنابراین اتحاد شکل گرفت و در پی آن کشمکشها آغاز گردید و سرانجام در سال 701 ق.م دیاکو از سوی مردم به عنوان حاکم و قاضی برگزیده شد، ولی همبستگی آنان توسط آشوریان به سختی سرکوب شد. حکومت محلی دیاکو توسط فرزندش فرورتیش و سپس هووخشتره ادامه یافت و به آشوریان و سکاها باج میپرداختند. هووخشتره در سال 612 ق.م با کمک بابلیان شهر نینوا را آزاد ساختند و به این ترتیب حکومت آشوریان از بین رفت.
مادها اولین مردمانی بودند که از اطاعت آشوریها که چندین قرن در آسیا فرمان رانده بودند سر پیچیدند و پس از فروپاشی آشور، ارمنستان و بخشی از آسیای صغیر را نیز تسخیر کردند. ذخایر و غنایم به دست آمده میان مادها و بابلیها تقسیم شد و با ازدواجی میان دو پادشاه وحدت قبیلهای را قوت بیشتری بخشید. هووَخشترَه سال 612 ق.م با قدرت و شوکت وارد پایتختش یعنی هگمتانه شد. در حقیقت هووخشتره را باید بنیانگذر حکومتها دانست که زمینه را برای سلسلهی بزرگ هخامنشیان فراهم ساخت. پس از درگذشت هووخشتره پسرش آستیاگ در سال 584 ق.م جانشین او شد. او روزگارش را به تجملات و بلهوسی میگذراند و توجهای به نارضایتی مردم نداشت. او در فکر تصرف بابل بود که در جریان شورش پارسها به رهبری کوروش قرار گرفت که سرانجام شکست خورد.
پیکار مادها به رهبری آستیاگ و شورشیها به رهبری کوروش حدود سه سال به درازا کشید تا سرانجام در سال 550 ق .م سران سپاه آستیاگ به ویژه هارپاگ که از وی ناراضی و مکدّر بودند، نه تنها در مقابله با پارسها مقاومت جدّی از خود نشان ندادند بلکه به شاه خود پشت کرده و رو به سوی کوروش آوردند. کوروش پایتخت مادها یعنی اکباتان را تسخیر کرد و تمام ثروتهای آن را تصرف کرد و کلیهی غنایم را به مرکز خود یعنی انشان منتقل نمود. بدین ترتیب پروندهی اولین شاهان مستقل ماد که هم اولین امپراتوری ایرانی را بنیاد نهاده بودند و بیش از یک قرن و نیم بر فلات ایران حکومت رانده بودند، بسته شد.
فرهنگ مادها متأثر از تمدن اورارتو و عیلامیها بود. گفته میشود که زبان و دین و فرهنگ مردمان ماد به پارسها نزدیکتر بود یعنی تفاوتهای بین ساختار فرهنگی مادها و پارسها به قدری اندک بود که مورخین یونانی تا حدود یک قرن پس از سقوط مادها و برآمدن هخامنشیان حکومت ایران را «مدی» مینامیدند و حتی جنگیهای بین ایران و یونان را به نام جنگهای مدی نامیدهاند. البته دولت مادها فرصتی پیدا نکرد که بتواند در بنای مدنیت سهم بزرگی داشته باشد و تنها کاری که کرد آن بود که راه را برای فرهنگ و تمدن پارس باز و هموار ساخت. قانون اخلاقی پارسها و نیز مذهب زردشتی ایشان و اعتقاد به اهورامزدا و اهریمن و سازمان پدرشاهی یا تسلط پدر در خانواده و تعدد زوجات آنها همه ریشهی مادی دارد. مهمترین حاکمان مادها از دوران استقرار و زمامداری که از حدود 700 تا 550 پیش از میلاد میباشد به این ترتیب بوده است. 1- دیاکو از 701 تا 655 پیش از میلاد 2- فرورتیش از 655 تا 633 پیش از میلاد 3- هووخشتره از 633 تا 584 پیش از میلاد 4- آستیاگ از584 تا 550 پیش از میلاد.»[1]
[1] - تاریخ مستند ایران باستان، میر حسن ولوی، تهران نشر ماهریس، 1397، برگرفته از صفحات 45 تا 61
2- آینه عیبنما، نقش زنان دربار در تاریخ ایران، علی جلالپور، انتشارات گفتمان اندیشه معاصر، 1403، ص 35