«ماندان Mandan دختر آسیتیاگ فرمانروای قدرتمند ماد، همسر کامبیز = کمبوجیهی پارسی و مادر کوروش شهریار بزرگ هخامنشی از زنان بزرگ تاریخ است. بنا بر روایتهایی که بیشتر داستانی مینماید تا تاریخی، در هنگامی که ماندان باردار بود پدرش که موقعیت خود را در خطر میدید شبی در خواب دید که از شکم دخترش تاکی رویید که شاخ و برگهایش تمامی آسیا را فرا گرفت و هنگامی که معبّران آن خواب را برای او تعبیر کردند چنان به وحشت درونیاش افزوده شد که از دخترش که باردار بود، خواست تا به دیدار او بیاید و هنگامی که ماندان به همدان آمد او را آن قدر زیر نظر گرفت تا سرانجام بارش را به زمین گذاشت و پسری به دنیا آورد. شاه پس از رایزنی با بزرگان بر آن شد تا آن پسر را از میان بردارد و او را به این منظور به یکی از نزدیکانش به نام هارپاگ سپرد. اما هارپاگ که نمیخواست دستش به خون آن پسر بی گناه آلوده شود نوزاد را به چوپانی به نام میترادات سپرد و چوپان نیز به خواست همسرش او را به جای پسر مردهی خود به فرزندی پذیرفت. اما داستان به همین جا پایان نیافت و هنگامی که آن پسر که کوروش نام گرفته بود به ده سالگی رسیده بود در گذارهی حوادثی با پدر بزرگش آستیاگ روبرو شد و چنان با جسارت و رشادت خود توجه او را جلب کرد که آستیاگ درباره او به تحقیق پرداخت. سرانجام راز نهفته آشکار شد و آستیاگ که پیوسته از کاری که کرده بود در عذاب بود او را به ماندان که سالها در فراق پسرش رنج کشیده بود، سپرد و از آن پس کوروش در دربار پدرش کمبوجیه که فرمانروای پارس و از دست نشاندگان ماد بود رشد کرد و زیر نظر مادرش که شهزاده بانویی فرهنگ شده و با وقار بود بالنده شد و از توجهات دقیق این مادر بود که کوروش سرانجام تمامی آسیا را زیر سلطه خود گرفت و زمام فرمانروایی جهان آن زمان را در دست گرفت.»[1]
[1] - زن از کتیبه تا تاریخ، دانشنامه زنان فرهنگساز ایران و جهان، پوران فرخ زاد، تهران زریاب، 1378، جلد دوم، ص 1678
2- آینه عیبنما، نقش زنان دربا در تاریخ ایران، علی جلالپور، انتشارات گفتمان اندیشه معاصر، 1403، ص 37