پیام تاریخ

بحث های تاریخ ایران

پیام تاریخ

بحث های تاریخ ایران

تحلیل خانم عیسی‌زاده در مبحث ازدواج با محارم در عصر هخامنشیان

تحلیل خانم عیسی‌زاده در مبحث ازدواج با محارم

«درباره ازدواج با خویشان نزدیک عقاید مختلفی بیان شده است. نسبت به این مسأله نویسندگان در دو صف قرار گرفته‌اند. دسته اول معتقدند که طبق قانون زرتشت ازدواج با محارم مجاز بوده است. بارتلمه با توجه به کتاب حقوق دوره ساسانی و کتاب ماتیکان هزار دستان که مطالب بسیاری از آن‌ها باقی مانده است جزء دسته اول است. سعید نفیسی نیز در همین صف قرار گرفته است. راپ و اشپیگل و گیگر نیز به وجود چنین ازدواجی در ایران باستان معتقدند.

در کتاب ارداویرافنامه آمده است «ویراف را هفت خواهر بود و آن، هر هفت را چون زن بودند و دین از بر داشتند، چون شنیدند بسیار گران آمد و فریاد کردند و اندر انجمن مزدیسنا پیش رفتند. به ایستادند و نماز بردند و گفتند که می‌کنید که شما مزدیسنان این چیز، چه ما هفت خواهریم و یک برادر و هر هفت خواهر، آنِ برادر، زنیم.» این مطلب نشان دهنده‌ی موافقت دین زرتشت با ازدواج محارم مثل خواهر یا دختر بوده و آن را ثوابی عظیم می‌شمرده است. بعضی از آن‌ها (محققان زرتشتی) که خود را آشناتر به اصطلاحات و عبارت‌های مذهبی می‌دانند، دسته دوم را تشکیل می‌دهند که با عقاید دسته اول مخالف‌اند و معتقدند که معنی کلمه «خوتیک دس» مفهومی دیگر جز ازدواج با محارم است و نویسندگان در ترجمه‌ی این کلمه دچار اشتباه شده‌اند. جمشید سروشیان از طرفداران دسته دوم است که می‌نویسد مقصود این کلمه ازدواج میان خویشاوندان است. هنوز هم در ایران مانند زمان قدیم ازدواج در میان عموزادگان و خالوزادگان بسیار معمول است خواه برای نگه داشتن ثروت و خواه برای پاک نگاه داشتن خون.

پروفسور داس.ام طاهر رضوی در کتاب پارسیان اهل کتابند در همین زمینه توضیحاتی مبسوط داده‌اند که قسمتی از آن به عین نقل می‌شود. ..... اسناد دیگری که به فارسیان داده‌اند این است که ازدواج با محارم در میان ایرانیان قدیم موافق فتوای علمای مغ از روی قوانین زرتشتی جایز بوده است، لیکن پوشیده نیست که مأخذ این اسناد سخنان تعصب‌آمیز نویسندگان یونانی است که به سبب سوء تفاهم و تغییر کلمه‌ها این اشتباه را مرتکب شده‌اند. در هیچ یک از کتب دینی پارسیان اثری از تجویز چنین کاری دیده نشد و پارسیان با توجه به دلایل تاریخی و سند دیرین این اسناد را مردود می‌دانند. دکتر مولتن کتابی در موضوع دین قدیم زرتشت نوشته که تذکر داده است ازدواج میان پسرعمو و دخترعمو در دین زرتشت جایز است، لیکن کسانی که با اصطلاحات این دین بیگانه و دور از بیان معانی الفاظ بوده‌اند آن را ازدواج برادر و خواهر ترجمه کرده‌اند.

موله در کتاب ایران باستان ازدواج با محارم را تأیید می‌کند اما ذکر کرده است که این موضوع ازدواج بیشتر در خانواده‌های شاهی دیده شده است و می‌نویسد ازدواج همخون (پدر، دختر، پسر، مادر، برادر و خواهر) در تمدن‌های بسیار قدیم رواج داشته، ولی فقط در خانواده‌های شاهی معمول بوده است. ازدواج همخون هیچ جا جز ایران باستان (با نام ثوابی سفارشی به پیروان) وجود ندارد. رساله‌های حقوقی به طور کامل گواهی می‌دهند که این عادت حتی خارج از خاندان شاهی نیز انجام می‌گرفته است. به تصور موله این عمل بی قاعده را می‌توان با در نظر گرفتن دو عامل توضیح داد: خصوصیت اصلاح‌گری شریعت‌گاهانی که در بعضی حلقه‌های روحانی شایع بوده است، خصوصیت موروثی روحانیت مزدیسنایی (امروز نیز موبدان می‌توانند فقط از خانواده‌های خاص انتخاب شوند.). از نمونه‌ی آن «پوروچیسته» دختر زرتشت نام برده شده است که خود را هم در اختیار پدرش و هم همسرش گذاشته است. بنا بر این سنت، منظور از این همسر، جاماسب جانشین پیامبر و موبد بزرگ ویشتاسب است. ابوریحان بیرونی در آثارالباقیه می‌نویسد درباره نکاح مادر که به زرتشتی‌ها نسبت می‌دهند از سپهبد مرزبان بن رستم شنیدم که زرتشت این عمل را تشریع نکرده است و چون گشتاسب خردمندان و سالخوردگان و بزرگان کشور خود را برای گفتگو با زرتشت به مجلس گرد آورد یکی از پرسش‌هایی که از زرتشت کردند این بود که اگر مردی با مادر خود از میان توده و جامعه دور افتاده باشد و دسترس به زن دیگری نداشته باشد و از انقطاع نسل بهراسد چه باید بکند. زرتشت پاسخ داد در چنین حال رواست که با مادر خود نزدیکی کند.

با توجه به نوشته‌های نویسندگان موافق و مخالف ازدواج با محارم، چنین استنباط می‌شود که ما نمی‌توانیم به طور کلی منکر رواج چنین ازدواجی در ایران باستان باشیم. آن چه مسلم است این عمل در دوره هخامنشیان بیشتر از دوره ساسانیان رایج بوده است. چنان که می‌دانید زبان اوستایی به تدریج متروک گردیده و فقط زبان مذهبی به حساب آمد و بسیاری از لغت‌های آن مفهوم حقیقی خود را از دست داد. پس اگر بخواهیم وجود تعداد اندکی ازدواج با محارم که بیشتر در میان شاهان و بزرگان و اشراف رواج داشته است به جامعه‌ی ساسانی تعمیم دهیم دچار اشتباه شده‌ایم. شاید منظور آیین زرتشتی از ازدواج میان اقربا حالت تدافعی داشته و به منظور عدم تداخل نژاد با اقوام دیگر بوده است، چرا که ملل غیر آریایی به تدریج وارد ایران شدند و زرتشت هم برای پاک نگه داشتن خون، ازدواج بین خود ایرانیان را توصیه نمود. ولی امروز زرتشتیان این نوع ازدواج را تهمتی به مذهب زرتشت اعلام نموده‌اند و به شدت از آن دفاع می‌کنند. درباره این نوع ازدواج مورخان اسلامی نیز بر این سنت تصریح کرده‌اند. من جمله یعقوبی مورخ ایرانی مسلمان از ازدواج ایرانیان باستان با مادر، خواهر و دختر یاد می‌کند که این کار را نوعی صله رحم و عبادت می‌دانستند.

اصطلاح ازدواج با محارم در زبان اوستا «خئیتووداثا»، در زبان پهلوی «خوی توک دث» یا «خوتوک داس» و در فارسی «ختوت» است. این لغت در اشکال گوناگون مانند خئیتووداثا، ختوت، خوی توک دث، خوی توک داس، خویت ودثه، هودات واداتهم، خوائت ودث، خویذ وگدس، خیتواس، تلفظ و ضبط شده است.لفظ خئیتووداثای اوستایی از دو کلمه خئیتو به معنی خویش که تا امروز به جای مانده است، همان لفظ خود است و کلمه «داثا» که از مصدر کلمه اوستایی «ود» گرفته شده است به معنی ازدواج است. پس این لغت را می‌توان «ازدواج خودی» یا ازدواج میان خویشاوندان نزدیک معنی کرد. در زبان پهلوی خوی توک داس به معنی خود است که مقصود همان ازدواج بین خویشاوندان نزدیک است و غرض از این ازدواج نه تنها پاک نگه داشتن نسب و نژاد بوده است بلکه حفظ ثروت در میان خانواده نیز مدّ نظر بوده است.(شاید ریشه ضرب‌المثل ازدواج با خویش و معامله با غیر و امثال آن از این نکته ناشی شده باشد.)

دکتر وست می‌گوید این واژه در قسمت‌های قدیمی اوستا یافت نمی‌شود و در قسمت‌های بعدی که این کلمه «ختوت» به کار رفته، همه جا به معنی «کار خوب و پرثواب» است. با وجود آن که شواهد تاریخی این نوع ازدواج در میان سلاطین هخامنشی و اشکانی و ساسانی وجود داشته است ولی زرتشتیان این موضوع را قبول ندارند و به شدت از خود دفاع می‌کنند و می‌گویند سند مخالفان، مطالب نسک‌های مفقود شده از روی خلاصه دینکرد بوده است که در دو قرن پس از اسلام نوشته شده است. به علاوه معنی "خویت ودثه" اوستایی واضح و روشن نیست. همچنین "بلسارا" تعبیر و تأویلی از این کلمه دارد که معنی آن حصول رابطه بین خدا و بنده است به انجام دادن زهد و پرهیزگاری و همچنین می‌گویند اگر در زمان تحریر کتب پهلوی معنی ازدواج نامشروع به این کلمه تعلّق گرفته در ظاهر مراد اعمالی بوده است که به طور انحصاری به حکمای مزدکی نسبت می‌دادند نه زرتشتیان، اگر گاهی ازدواج بین محارم را می‌بینیم این رسم نبوده است و آن‌ها لغت را به میل خود تفسیر کرده‌اند.»[1]


 



[1] - زنان ساسانی، راضیه عیسی زاده لزرجانی، 1387، نشر موج، برگرفته از صفحات 57 تا 67

2- نقش زنان دربار در تاریخ ایران، علی جلال‌پور، انتشارات گفتمان اندیشه معاصر، 1403، ص 67

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد