نام آرتمیس دارای سابقه فرهنگی در ایران باستان و یونان و روم است. «آرتمیس در میتولوژی یونان ایزد بانوی حامی شکار، حیوانات وحشی، گیاهان، عفّت زنان و تولد کودکان است. او که در میتولوژی روم نام دیانا را به خود میگیرد و دختر زئوس و لتو و خواهر توأمان آپولو است. در نقوشی که هنرمندان از اولمپ نشینان برجسته تصویر کردهاند آرتمیس را پیوسته در پیکرهی ایزد دوستدار درختان نشان دادهاند و این معنا به ویژه در نواحی پلوپونز بیشتر تجلی میکرد. در جاهای دیگر نیز او را همراه با یک سگ شکاری نشان دادهاند و روی هم رفته میتوان گفت که در همه جا او را دوستدار شکار، جنگل، موسیقی، پریان جنگلی و رقص خواندهاند.
او در تاریخ و فرهنگ ایران از جمله رؤسا و فرماندهان کشتیهای جنگی خشایارشاه بود که بر اهالی نواحی هالیکارناسوس (سوریه فعلی) و چند قوم دیگر حکومت میکرد. او با هفت فروند کشتی باری به نیروی دریایی خشایارشاه پیوست. آرتمیس فرمانروایی سخت و نیرومند بود. به تخت نشستن یک زن به نظر میآید که اهالی رودس را فرصتی داد که نه تنها آزادی خود را از نو به دست آورند، بلکه خود هالیکارناسوس را نیز بگیرند. زمانی که رودسیها بیش از اندازه به خود مطمئن بودند به هالیکارناسوس رسیدهاند آرتمیسا فرمان داد که مردم شهر وانمود کنند که تسلیماند. رودسیها به خشکی آمدند و سخت سرگرم تاراج کردن بازار بودند که ناوگان کاریه که پنهان شده بود از یک کانال ساختگی که به بندرگاه، پنهانی راه میبرد سر درآورد و کشتیهای خالی رودسی را گرفتند و در همان حال تاراج کنندگان را با تیر زدند و به زمین ریختند. آن گاه آرتمیسا با کشتیهایی که به دست کاریان رانده میشد و (کشتیهای رودسی) با بساک (تاج و حلقه گل) که گویی برای پیروزی آرایش یافته بود به سوی جزیره راند و پیش از آن که این نیرنگ از پرده بیرون افتد به بندرگاه آن راه یافت و شهروندان برجستهی جزیره را از دم تیغ گذراند. آرتمیس دو تندیس برپا ساخت. یکی از خودش و دیگری از رودس که داغ بردگی بر آن گذاشته بود. او در شوراهای جنگی مورد مشورت پادشاه ایران قرار میگرفت. در امور جنگی به خصوص جنگهای دریایی بینش و درایت کامل داشت. تمیستوکل زمامدار آتنی او را خصم دیرینهی یونان میدانست و آن قدر که از او وحشت داشت از سایر دریاسالاران نمیترسید. یونانیها برای سرِ او ده هزار درهم جایزه تعیین کرده بودند.»[1]
همچنین در شرح این بانوی دریاسالار عصر هخامنشیانی خانم پوران فرخزاد مینویسد: «آرتمیس Artemise یکی از بزرگ بانوان مشرق زمین در سدههای پیش از میلاد است که از سوی نویسندگان آن زمان فرانام دریادار را گرفته است. اما او تنها دریادار نبود، بلکه بر بخش هالیکارناس Halikarnas و بخشهای تابعه آن نیز که از مستملکات ایران بزرگ بودند فرمان میراند. آرتمیس پس از مرگ شوی خود که شهربان هالیکارناس بود زمام امور را به دست گرفت و به حکومت نشست و به هنگام بروز جنگ بین ایران و یونان پیوستگی خود را با خشایارشاه اعلام کرد و با کشتیهای بزرگ جنگی، خود را به لشکریان ایرانیان به تنگهی ترموبیل در جایگاه فرماندهی دریایی ایران دلاوری بسیاری از خود نشان داد. آرتمیس در جنگ سالامیس نیز خوش درخشید و پس از شکافتن حلقهی محاصره چندین کشتی یونانی خود به آنان حملهور شد و چنان دلیرانه جنگید که خشایارشاه، خیره به جنگاوریهای او گفت: اکنون مردان من زن و زنان من مرد شدهاند. این بانوی پُر دل که بی گمان یکی از دریاداران برجستهی زمان خود بود به جز شرکت در جنگهای ایران و یونان در جنگهای دیگر ایرانیان هم شرکت داشت و پیروزیهای بسیاری به دست آورد. آرتمیس گذشته از خوی جنگاوری به دانش و خرد و تدبیر نیز ممتاز بود، آن چنان که خشایارشاه در بیشتر امور با او رایزنی میکرد و از پندهای او پیروی مینمود و سرانجام نیز پسران خود را برای تربیت به او سپرد.»[2]
[1] - زن به ظن تاریخ، جایگاه زن در ایران باستان، بنفشه حجازی (فراهانی)، نشر شهر آشوب، 1370، صص 53 و 133
[2] - زن از کتیبه تا تاریخ، دانشنامه زنان فرهنگساز ایران و جهان، پوران فرخ زاد، تهران زریاب، 1378، جلد اول، ص 52
3- نقش زنان دربار در تاریخ ایران، علی جلالپور، انتشارات گفتمان اندیشه معاصر، 1403، ص 74