«همسر پادشاه و مادر او بالاترین مقام را در میان زنان دربار ساسانی داشتند و بعد از آنان خواهران و دختران شاه قرار میگرفتند. پادشاهان ساسانی زنان متعددی داشتند ولی یکی از آنان که مادر ولیعهد و جانشین شاه بود مقام برتری نسبت به همسران دیگر شاه داشت و بانوی اول یا ملکه امپراتوری به شمار میآمد. مادر پادشاه نیز به عنوان ملکهی مادر یا مادر شاه شاهان مقام ارجمندی داشت. بزرگترین دختر شاه نیز در میان دختران شاه مقام برتری داشت و ملکهی ملکهها خوانده میشد. در حالی که دختران دیگر شاه عنوان سادهی ملکه را داشتند. خواهران پادشاه و بانوان دیگر خاندان سلطنتی به ترتیب اهمیت به لقب شاهزاده خانم یا بانو خوانده میشدند. لقب ملکهی ملکهها نخستین بار درباره دختر بابک و خواهر اردشیر اول ساسانی «دناک Denak » به کار برده شده است. دختر شاپور اول آدوراناهید Adura Nahid » و همسر بهرام دوم شاپور دختک نیز همین عنوان را داشتهاند. عنوان ملکهی ملکهها ظاهراً در مورد یکی از دختران یا خواهران شاه که نسبت به دیگران داشتند و بلافاصله پس از ملکهی امپراتوری یا همسر اول پادشاه قرار میگرفتند به کار میرفت. از عنوان بانو درباره بسیاری از زنان خاندان سلطنتی استفاده شده و از آن جمله در کتیبه شاپور اول در نقش رستم از همسر اردشیر اول و مادر شاپور به عنوان «بانو مورود Murrod » مادر شاه شاهان نام برده شده و در کتیبهای از نرسی از پادشاهان ساسانی الههی آناهیتا به عنوان بانو خوانده شده است.
با قبول این فرضیه که پادشاهان ساسانی پیرو آیین زرتشت بودهاند و در این آیین ازدواج بستگان درجه اول مجاز شمرده شده و حتی مورد تأیید قرار گرفته است ازدواج بین خواهران و برادر در دربار ساسانیان امری طبیعی به نظر میرسد. با وجود این موارد معدودی ازدواج بین پادشاهان ساسانی و خواهرانشان به ثبوت رسیده است. از جمله این موارد میتوان به ازدواج نرسی با خواهرش شاپور دختک اشاره نمود. «کوردیه Kurdiah » نیز خواهر بهرام چهارم (چوبین) بود که با وی ازدواج کرد. در مورد ازدواج پادشاهان ساسانی با خواهرانشان این احتمال نیز وجود دارد که آنان با خواهران ناتنی خود ازدواج کردهاند. پادشاهان ساسانی به جز موارد معدودی که به آن اشاره شد همسران خود را از دختران طبقه نجبا و اشراف انتخاب میکردند که غالباً عضو خاندان سلطنتی به شمار نمیآمدند. بعضی از زنان و دختران خارجی نیز که در جنگها به اسارت درمیآمدند به حرمسرای پادشاهان ساسانی میپیوستند، ولی به مقام همسری شاه نائل نمیشدند. به موجب آن چه در کتیبه شاپور اول در نقش رستم آمده است مادر اردشیر بنیان گذار سلسلهی ساسانی «رودک Rodak» نام داشته و در زمان سلطنت اردشیر به عنوان مادر شاه شاهان نامیده میشده است. این لقب پس از او به همسر اردشیر و مادر شاپور اول «مورود» تفویض شد. نخستین همسر شاپور اول نیز که در کتیبهی شاپور از او نام برده شده خوران زیم است که به لقب ملکهی امپراتوری ملقب گردید.
در تاریخ ساسانیان به موادری از ازدواج پادشاهان ساسانی با زنان غیر ایرانی نیز برمیخوریم. گفته شده است که یزدگرد اول با شوشاندخت دختر یک مهاجر یهودی ازدواج کرد و هم او مادر بهرام پنجم معروف به بهرام گور است. قباد اول نیز با «نیواندخت» دختر پادشاه هیاطله ازدواج کرد و حاصل این ازدواج پسری بود که به نام خسرو اول بر تخت نشست و معروفترین پادشاه ساسانی به شمار میآید که به لقب انوشیروان شهرت یافته است. خسرو اول نیز با دختر پادشاه ترکان ازدواج کرد که یک ازدواج سیاسی و مصلحتی به شمار میآمد و حاصل این ازدواج نیز پسری به نام هرمز چهارم به سلطنت رسید. خسرو دوم (خسروپرویز) دو همسر اختیار کرد که اولی شیرین یک شاهزاده خانم مسیحی ایرانی بود و دومی ماریا از خاندان سلطنتی بیزانس (روم شرقی) به همسری پادشاه ساسانی درآمد. زنان خاندان سلطنتی در مراسم و تشریفات درباری در کنار شاه ظاهر میشدند و در سکههایی که در دوران ساسانیان ضرب شده تصاویر آنها در مراسم مذهبی در کنار پادشاه دیده میشود. تصاویر زنان خاندان سلطنتی در نقوش برجستهی مربوط به مراسم آغاز سلطنت هر یک از پادشاهان ساسانی دیده میشود. در بعضی از این تصاویر زوج سلطنتی را در تشریفات رسمی یا مجالس خصوصی میبینیم. چهرهی بانوان سلطنتی در روی مهرها و سنگهای قیمتی و انگشتریها و انواع سینیها و ظروف نقره نیز دیده میشود. در مواردی چهرهی بانوان سلطنتی بر روی سکهها نیز دیده شده است. در کتیبهها و اسناد باقیمانده از دوران ساسانیان نیز نام و عناوین و القاب رسمی بانوان سلطنتی را میتوان یافت.
بانوان سلطنتی در مسافرتهای پادشاه و در جنگهایی که شاه شخصاً فرماندهی سپاهیان خود را بر عهده میگرفت همراه او بودند. در دوران اشکانیان و همچنین ساسانیان مواردی پیش آمد که بر اثر شکست یا غافلگیری در جنگ جان بانوان سلطنتی نیز به مخاطره افتاد یا اسیر دشمن شدند. نرسی پادشاه ساسانی در جنگ با رومیان اسیر شد و همسر و فرزندانش هم که همراه او به جبهه جنگ رفته بودند به اسارت سپاه دشمن درآمدند. نرسی برای آزادی خود و همسرش و فرزندانش بهای سنگینی داد و به شرایط رومیان برای صلح گردن نهاد. دختر پیروز پادشاه دیگر ساسانی نیز با چند تن از بانوان سلطنتی پس از عقد قرارداد صلح و قبول شرایط پادشاه هیاطله آزاد شد. در سالهای طوفانی اواخر سلطنت ساسانیان، پوراندخت و آزرمیدخت دو تن از دختران خسرو دوم نیز به سلطنت رسیدند، هرچند دوران سلطنت آنها بسیار کوتاه بود. از مهمترین وقایع دوران پادشاهی پوراندخت صلح با امپراتوری روم شرقی و بازگرداندن صلیب مقدس به اورشلیم بود که خسرو دوم در جریان جنگهای خود با رومیان در سال 614 میلادی به ایران آورده بود.»[1]
[1] - زنان در ایران باستان، ماریا بروسیوس، ترجمه و نگارش محمود طلوعی، چاپ اول 1389، انتشارات تهران، صص 203 تا 2062
2- نقش زنان دربار در تاریخ ایران، علی جلالپور، انتشارات گفتمان اندیشه معاصر، 1403، ص 160