دومین حکومت مسلمانان با عنوان امویان از سال 41 تا 132 هجری قمری به مدت 92 سال طول کشید. مرکز خلافت آنان شهر دمشق بود و سرزمینهای زیادی از جمله شام، مصر، شمال آفریقا، جزیرةالعرب، ایران، بینالنهرین و بخشی از اسپانیا در حیطهی قدرت آنان قرار داشت. خلفای بنی امیه از خاندان بنی امیه بودند و مبنای به دست گرفتن حکومت آنان مربوط به فرمانروایی معاویه بن ابوسفیان در شام بوده است. حاکمان اموی شامل معاویه بن ابی سفیان، یزید بن معاویه، معاویه بن یزید (معاویه دوم)، مروان بن حکم (مروان یکم)، عبدالملک مروان، ولیدبن عبدالملک (ولید یکم)، سلیمان بن عبدالملک، عمربن عبدالعزیز، یزید بن عبدالملک (یزید دوم)، هشام بن عبدالملک، ولید بن یزید (ولید دوم)، یزید بن ولید (یزید سوم)، ابراهیم بن ولید و مروان بن محمد (مروان دوم) بودند. میر حسن ولوی در شرحی کوتاه درباره حکومت امویان مینویسد: «بنی امیه نام شاخهای از قبیله قریش و منسوب به امیةبن عبدالشمس بود که از سال 41 تا 132 هجری قمری برابر با 661 تا 750 میلادی با مرکزیت دمشق در شام به خلافت پرداختند. خلافت بنی امیه که در ادامهی خلافت خلفای راشدین و پس از پیمان صلح با امام حسن بن علی پیریزی شد به سرعت تغییر ماهیت داد و عربیّت را محور کار خود قرار داد. خلفای بنی امیه یکی پس از دیگری از سنّت رسول که مبتنی بر عدالت و برابری بود عدول ورزیدند و تدریجاً ساختار پادشاهی و سلسلهی موروثی را بنا نهادند. با روی کار آمدن بنی امیه رقابت و خصومت گذشته در میان بنی هاشم و بنی امیه که در دوران پیامبر کمرنگ و به آرامش گراییده بود مجدداً شعلهور شد. این اختلافات باعث بروز کشمکشها و شورشهای زیادی شد که در نهایت زمینهی تضعیف و سقوط بنی امیه را مهیا کرد. بارزترین ویژگیهای سلسله بنی امیه در دو مؤلفه اصلی خلاصه میشد، تبدیل خلافت از حالت شورایی به شکل موروثی یا سلطنتی و تأکید بر قوم گرایی یا برتری دادن عرب بر غیر عرب یا عرب بر عجم. پس از آن که معاویه به عنوان خلیفه تمامی سرزمینهای اسلامی حکومت را به دست گرفت کشورگشاییهایی که در دوران آشوب و نزاع داخلی مدتی متوقف شده بود مجدداً در غرب و شرق از سرگرفته شد. لشکرکشیها در جهت تسخیر روم شرقی و قسطنطنیه در دو نوبت زمستانی و تابستانی ادامه یافت و دامنهی نبردها در غرب تا جزیره سیسیل کشیده شد. در سرزمینهای شرقی یعنی ایران نیز فتوحات ادامه یافت. عبیدالله زیاد پس از پدرش والی خراسان شد و در ابتدا به جنگ با خوارج برخاست و سپس تا سغد و سمرقند پیش رفت و پیروزیهایی به دست آورد. اوج گسترش قلمرو حکومت اموی در زمان خلیفه دهم یعنی هشام بن عبدالملک رخ داد. مرزهای پهناور قلمرو امویان تا مرز چین و از غرب تا جنوب فرانسه امتداد یافت. هشام همچنین توانست آفریقا، مغرب عربی، اندلس، سند و ماوراءالنهر (بالا رودان) را به قلمرو امویان منضم سازد.
اوج شکوفایی و اقتدار امویان با درگذشت هشام بن عبدالملک در سال 126 هجری سپری و رو به افول نهاد و رفته رفته ساختار نظام اموی سست و ناپایدار شد و از پس آنها عباسیان برآمدند که بیش از پنج قرن بر جهان اسلام فرمان راندند.»[1]
[1] - تاریخ مستند ایران از اسلام تا یورش مغولان، میر حسن ولوی، جلد دوم، نشر ماهریس، 1398، ص 121
2- نقش زنان دربار در تاریخ ایران، علی جلالپور، انتشارات گفتمان اندیشه معاصر، 1403 ، ص 170