حکومت طاهریان با مرکزیت شهر نیشابور حدود 54 سال طول کشید. قلمرو حکومت آنان محدود به خراسان بزرگ بود و از 205 تا 259 قمری مطابق با 820 تا 872 میلادی فرمانروایی داشتند. نخستین سلسلهی ایرانی و محلی که توانست پس از حمله اعراب علم استقلال بر افروزد خاندان طاهریان بودند. در واقع طاهریان از دهقانان ایرانی محسوب میشدند که نسب خود را به پهلوان مشهور یعنی رستم میرساندند. بانی سلسلهی طاهریان طاهر بود که در سال 159 هجری متولد شد و در سال 198 به مأمون پیوست. جدّ طاهر شخصی به نام مصعب است که در دوران خلافت مهدی عباسی در منطقهی پوشنگ صاحب مکنت و قدرتی بود. طاهر پس از پیوستن به مأمون به سرداری سپاه انتخاب شد و او را به جنگ برادرش امین فرستاد. طاهر با سپاه امین جنگید و بغداد را تصرف کرد و با به قتل رسانیدن امین زمینه را برای خلافت مأمون هموار ساخت. طاهر که به لقب ذوالیمنین نیز مشهور بود پس از کشتن امین به قدرت و شوکتی عظیم دست یافت. در سال 205 هجری از سوی مأمون به حکومت بخشهای مهمی از ایران شرقی چون خراسان، هندوستان، کرمان و گرگان و برخی از مناطق تبرستان و ری و همدان با مرکزیت نیشابور گمارده شد. طاهر که همواره در پی استفاده از فرصت مناسب برای استقلال بود در سال 206 هجری نام مأمون را از خطبهها حذف کرد و به نام خود سکه زد. این اقدام وی چندان طول نکشید و در جمادیالآخر سال 207 هجری به طور ناگهانی و مشکوک جسدش را در بستر خواب یافتند. نوشتهاند که طاهر به مردم و کشاورزان توجه ویژه داشته است و در امور دین و دنیا آگاه بوده و خود به زبان عربی شعر میسرود و از اهل ادب حمایت میکرد. طاهریان به استقلال نسبی دست یافته بودند ولی میزان دخالت و نفوذ خلفای عباسی را در جای جای سیستم فرمانروایی آنان میتوان مشاهده کرد. پس از طاهر فرزندش طلحه که در زمان پدر حاکم سیستان بود با تأیید خلیفه به عنوان دومین امیر سلسله طاهریان در خراسان به حکومت رسید. وی عمدهی وقتش را به درگیری با خوارج سیستان سپری کرد. طلحه در سال 213 هجری درگذشت و علی فرزند دیگر طاهر بر تخت امارت خراسان نشست، اما دیری نگذشت که وی نیز زندگی را بدرود گفت و عبدالله بن طاهر حاکم بعدی بود که از طرف مأمون فرمانروا شد و با دشمنان بنی عباس از جمله با خوارج به نبرد پرداخت.
پس از درگذشت مأمون برادرش معتصم به خلافت نشست. معتصم برای دفع مازیار وی را فرستاد و عبدالله طاهر در سال 227 هجری توانست بر مازیار دست یافته و وی را دستگیر و به بغداد بفرستد. با آن که معتصم از عبدالله بن طاهر رضایت نداشت، اما او را همچنان بر امارت خراسان باقی گذاشت. به نوشته یعقوبی، عبدالله بن طاهر خراسان را چنان منظم و رام و آرام کرد که هیچ کس چنان توفیقی نیافته بود و همهی شهرها و روستاهای خراسان به فرمان وی درآمده و بی اختلاف حکم او را گردن نهادند. سرانجام عبدالله طاهر در زمان خلافت واثق در سال 230 در سن 47 سالگی در خراسان درگذشت. بعد از فوت عبدالله پسر او به نام طاهر دوم از سوی خلیفه قدرت در شرق ایران را در دست گرفت و مدت 18 سال بر خراسان و سیستان حکم راند. پس از فوت طاهر دوم در سال 248 هجری فرزند او را به نام محمد بن طاهر به امارت خراسان رسید. محمد بن طاهر که آخرین فرمانروای طاهری است بر خلاف پدر و جدّش اوقات خود را به میگساری سپری میکرد و از این رو ضعف و سستی بر امور سایه افکند و مردم ری، تبرستان و قزوین شورش کردند و عاملان طاهری را از شهر راندند. در زمان وی سرزمین تبرستان به وسیلهی حسن بن زید علوی که به داعی کبیر مشهور بود از دست طاهریان بیرون آمد. در سال 259 هجری یعقوب لیث صفاری علم طغیان برافراشت و به جنگ با طاهریان برخاست و محمد بن طاهر را شکست داد و به اسارت درآورد. طاهریان پس از 54 سال حکومت محلی با نیروی تازه نفس صفاریان روبرو شدند و برافتادند. طاهریان گرچه اولین خاندان حکومتگر ایرانی بودند که به قدرت رسیدند، اما شاید متوجه این مهم بودند که هنوز شرایط استقلال تام و تمام ایرانیها از بنی عباس فراهم نیست. از این رو با احتیاط و مماشات استقلال نسبی خود را بنا نهاد و امور را طوری مدیریت کردند تا از پس آنها صفاریان و سامانیان از راه برسند.[1]
[1] - تاریخ مستند ایران باستان، میر حسن ولوی، تهران نشر ماهریس، 1397، جلد دوم، برگزیدهای از صفحات 335 تا 345
2- نقش زنان دربار در تاریخ ایران، علی جلالپور، انتشارات گفتمان اندیشه معاصر، 1403 ، ص 181