«بابا خان ملقّب به جهانبانی نام فتحعلیشاه، برادرزادهی آغامحمّدخان قاجار و پسر بزرگ حسینقلیخان قاجار دولّو معروف به جهانسوز بوده است و به مناسبت هم اسمی با جدّش آغامحمّدخان او را باباخان خطاب میکرد. بابا خان هنگامی که پدرش در سال 1184ه.ق از جانب کریمخان وکیل، حاکم دامغان بود در سال 1185 ه.ق. در آن جا یعنی دارالحکومهی دامغان متولّد و بعدها در سال 1212 ه.ق. که بابا خان به نام فتحعلیشاه، پادشاه شد آن محل را تغییرات کرده و به نام مولود خانه معروف گردید. علاقهای که قاجاریه به دامغان داشتند بیشتر از این لحاظ بود و غالباً حکّام آن جا را از افراد قاجار تعیین میکردند. بابا خان پس از کشته شدن پدرش در فندرسک گرگان به وسیلهی ترکمنها در سال 1188ق. تا سال 1193ق. با مادر و آغامحمّدخان عموی خویش در شیراز بود و در این سال پس از درگذشت کریمخان با عموی خود و یا بعداً با مادر خویش به تهران آمد و سپس به مازندران و گرگان رفت و همیشه در لشکرکشیها و جنگها به همراه عمّ خود بود و زیر دست او تربیت شد؛ لکن آن استعداد و قابلیتی که باید داشته باشد دارا نبود و با وجود این که در میان بستگان نزدیک آغامحمّدخان مردان قابلی از قبیل جعفرقلیخان برادر و سردار نامی او بودند معذالک به واسطه علاقهی مفرطی که به برادرزادهی خویش داشت او را در سال 1204ق. بنا به گفتهی تاریخ جهانآرا تألیف میرزا صادق مروزی به ولایتعهدی خود برگزید و جعفرقلیخان برادر نامیخود را هم برای خاطر آرامش و راحتی بابا خان در سلطنت در اوایل سال 1205ق. کشت. بابا خان به سن11 سالگی رسیده بود آغامحمّدخان دختر جعفرخان پسر قادرخان عرب عامری بسطامی از امرا و بزرگان آن زمان را برای او گرفت و اوّلین زن عقدی فتحعلیشاه همان دختر جعفرخان، مادر حسینعلیمیرزا، فرمانفرما و حسنعلیمیرزا، شجاعالسّلطنه بوده است. یک سال بعد در سن 12 سالگی دختر فتحعلیخان قاجار دوّلو را به عقد او درآورد و عروسی مفصّلی برایش گرفت و دوّمین زن عقدی فتحعلیشاه دختر فتحعلیخان و مادر عبّاسمیرزا، نایبالسّلطنه، میباشد. در مدّت 38 سال و اندی سلطنت هزار زن اختیار کرد و از سال 1203ق. در سن 18 سالگی شروع کرد به اولاد پیدا کردن و سالی 5 تا 6 و شاید بیشتر زنانش برای او وضع حمل میکردند و پسران فتحعلیشاه هم هر کدام مانند پدر خویش بارور بودند. تنها شیخعلی میرزا پسر نهم فتحعلی شاه 60 پسر داشت که هنگام مسافرت در رکاب وی حرکت میکردند. آغامحمّدخان در سال 1209ق. پس از فتح کرمان و خاتمهی کار لطفعلیخان زند از کرمان به شیراز آمد و فتحعلیخان برادرزادهی خود را ملقّب به جهانبانی کرده و او را والی فارس کرمان و یزد کرد و ولیعهد پس از قتل آغامحمّدخان، پسر اکبر خود محمّدعلیمیرزا را که به سن10 سالگی رسیده بود حاکم فارس کرده و خود در اواخر محرّم رهسپار تهران شد و در 20 صفر به پایتخت ورود کرد. دو روز پس از ورود به تهران حسینقلیخان برادر اعیانی خود را که مدّعی سلطنت بود با نیرنگ از هر دو چشم نابینا کردند و مدّعی دیگر صادقخان شقاقی را در خاک علی قزوین با تلفات ده هزار مقتول و مجروح از سدّ راه برداشتند و در همین موقع کشندگان آغامحمّدخان را به بدترین وضعی نابود کردند. متأسّفانه در زمان این پادشاه نالایق ایران خواهی نخواهی در جرگهی سیاست دنیا قرار گرفت و به واسطهی داشتن رجالی خائن، پولپرست و بیاطّلاع از سیاست دنیا در همه جا کلاه بر سر ایران رفت و ندانم کاری، خسارت جانی و مالی بسیار نصیب ایران کرد. فتحعلیشاه از جمله شاهان احمق به کلّی بیاطّلاع از امور دنیا، مغرور، طمّاع و پولپرستی بوده که در مدّت سلطنت خود قسمتهای زیادی از ایران را از دست داد. راجع به بیاطّلاعی او از امور دنیا گفتهاند که: در جنگ با روسها 80 هزار سپاهی بینظم و بی انضباط، گرسنه و عریان را برداشته و با خود به قراچه داغ برد و در ضمن رجز خوانی میگفت: من با این سپاه یکسر تا مسکو خواهم رفت و خاک آن شهر را به توبره خواهم کشید و ژ.ژ. موریر در کتاب سفرنامهی خود مینویسد: «برای گرفتن جواب نامهی پادشاه انگلستان فتحعلیشاه ما را به حضور طلبید اوّل صحبت از ناپلئون پیش آمد و قسم خورد که بناپارت به وسیلهی من به این مقام و درجه رسیده است. فتحعلیشاه در 19 جمادیالثّانیه سال 1250ق. در سن66 سالگی در عمارت هفت دست اصفهان درگذشت و نعشش را از اصفهان به قم آورده و در بقعهای که قبلاً خود او در حیاتش به همین منظور ساخته بود به خاک سپرده شد و سنگ مرمر قبر او را در سال1270 ه.ق. زمان سلطنت ناصرالدّین شاه در تهران تهیّه کرده؛ به قم فرستادند و در آرامگاهش نصب کردند.»[1]
[1] - شرح حال رجال ایران - جلد سوم - مهدی بامداد، خلاصه صص 61 تا 68
2 - آینه عیب نما, نگاهی به دوران قاجاریه, علی جلال پور, انتشارات گفتمان اندیشه معاصر،1394, ص 101