«اصول سربازگیری همان بود که در زمان صفویه بر قرار کرده بودند و آقامحمّدخان آن را توسعه داده بود. صورتهایی تهیّه کرده بودند که به آن بُنچه میگفتند و در درجهی اوّل آن طوایف چادرنشین ایران از هر نژاد که بودند عدّهای سوار و پیاده به فراخور جمعیت آن طایفه به خرج خود برای شرکت در جنگها آماده میکردند و تهیّهی اسلحه و اسب به عهدهی ایشان بود و در درجهی دوم برزگران و کشاورزان برخی از نواحی پرجمعیتتر عدّهای از جوانان خود را در برابر ماهیانهی بسیار ناچیزی که به آن جیره میگفتند و شش ماه پیش به آنها میپرداختند. برای شرکت درکارهای نظامیمیگماشتند و فرماندهی ایشان نیز اغلب از مردم همان ناحیه بود.
در موقع جنگ ظاهراً بر ماهیانهی ایشان میافزودند ولی در حقیقت فشار بر مردم غیر نظامی وارد میآمد، زیراکه به هر ناحیه که میرسیدند علوفهای را که برای چهارپایان خود لازم داشتند و به آن علیق میگفتند از مردم آبادیهای سر راه به زور میگرفتند و زراعت آنها را میچریدند و خوراک خود را نیز به همین وسیله به دست میآوردند. به همین جهت در سراسر دورهی فتحعلیشاه نواحی حاصلخیز ایران که در سر راه لشکرکشی به افغانستان و آسیای مرکزی بود گرفتار تاراج و غارت و تعدّی و اجحاف دایمی بودند.»[1]
[1] - ص 58 - خواندنیهای تاریخی - جلد اوّل - انتشارات دیبا - محمود مهرداد
2 - آینه عیبنما، نگاهی به دوران قاجاریه، علی جلالپور، انتشارات گفتمان اندیشه معاصر، 1394، ص 109