پیام تاریخ

بحث های تاریخ ایران

پیام تاریخ

بحث های تاریخ ایران

سرنوشت شوم حاج ابراهیم کلانتر

سرنوشت شوم حاج‌ ابراهیم کلانتر

در بخش مربوط به آقامحمّدخان از چگونگی پیوستن و تقرّب حاج ‌ابراهیم کلانتر شمّه‌ای بیان گردید و خواجه‌ی قاجار نیز از او حداکثر استفاده را برد؛ امّا چون او را مردی حیله‌گر و مکّار یافته بود و از او خوف داشت به جانشین خود وصیت کرد که نگذارد حاج‌ ابراهیم سرِ راحت بر زمین بگذارد. شاید اگر خودش هم زنده می‌بود انجام این کار را به تعویق نمی‌انداخت. همین که فتح‌علی‌ شاه به پادشاهی رسید در سال 1215 ه.ق. تمام خاندان او را از دَم تیغ گذرانید و بنا به روایتی خود او را ابتدا کور و سپس در دیگ آب جوش سوزاندند. در مورد علّت این که چرا فتح‌علی ‌شاه مصمّم به اجرای وصیت آقامحمّدخان شد دیدگاه یکسانی وجود ندارد. بعضی بر اثر طغیان و اعتراض حرمسرایان می‌دانند؛ ولی اغلب معتقدند که اقتدار و تسلّط خاندان حاج‌ ابراهیم به کلّیه‌ی نواحی ایران موجب ترس و وحشت پادشاه شد. نویسنده‌ی تاریخ عضدی ضمن تمجید از اعتبار و نقش حاج‌ ابراهیم از زبان فتح‌علی‌شاه می‌گوید: «حاجی ‌ابراهیم ‌خان در وقار و مکانت، اوّل شخص روزگار خود بود. میرزا شفیع و صدر و دیگران نمی‌توانستند در خدمت او دَم بزنند. میرزا بزرگ قائم‌ مقام محرّر اعتمادالدّوله بوده، از این معلوم می‌شود که چه درجه و مرتبه‌ی بزرگی داشته! وقتی یکی از مقرّبان حضرت خاقان عرض کرده بود که محرمانه مطلبی می‌خواهم به عرض برسانم شاهنشاه فرموده بودند: بگو! عرض کرده بود وزیری بهتر از حاجی ‌ابراهیم‌ خان نمی‌شد و کسی بهتر از او خدمت نمی‌کرد چرا مستوجب عزل شد؟ فرمودند حاجی ‌ابراهیم‌ خانِ صدر اعظم خوب وزیری بود؛ امّا برای سلطنت آقامحمّد ‌شاه. مثل او صدر اعظمی برای سلطنت من فرع زیاده بر اصل بود. این سرا تنگ بود و مرد بزرگ، منتهای تمجید است که چنین پادشاه بزرگی در حقّ او همچو فرمایشی بفرماید.»[1]

روایتی نیز آمده که قتل و نابودی خاندان حاج ‌ابراهیم را کار انگلیسی‌ها می‌دانند و شاید این تفّکر برگرفته از میزان دخالت انگلیسی‌ها در امور ایران باشد. محمود طلوعی می‌نویسد:«...سقوط حاج‌ ابراهیم را هم کار انگلیسی‌ها می‌دانند و از آن جمله محمود محمود در تاریخ روابط ایران و انگلیس در قرن 19 حاج ‌ابراهیم را اوّلین قربانی سیاست استعماری انگلیس در ایران می‌داند و این ادّعا کاملاً بی‌ربط و دور از واقعیّت است.»[2]

در پایان بی‌مناسبت نیست که شرح حال مختصری از زبان خود حاج ‌ابراهیم کلانتر و علّت بریدنش از خاندان زند نقل شود:«...و این بنده از امرای دولت زندیه بودند و به آن دوره خدمت می‌کردند. اصل و نسب عالی نداشتند. چه به قولی پدرانم کیش موسوی گذاشته و دین محمّدی (ص) اختیار کرده؛ لیکن خود با فهم و فراست خلق شده و با رشد و کیاست و با کمال صداقت به اولیای نعم خود خدمت می‌کردم و راه خیانت نمی‌سپردم؛ جز این که در آخر کار معلوم شد آفتاب دولت زند رو به زوال است و قاجاریه را نوبت سعادت و اقبال، چه اوقاتی که آقامحمّدخان در شیراز محبوس بود از حالات او خبردار شده، دانستنم که جوهر لیاقت است و درّه‌ی درایت و بعد از آن او را مدّعی سلطنت ایران دیدم. یقینم شد که عنقریب طومار استقرار زندیه پیچیده می‌شود و بساط حشمت قاجاریه گسترده و باز و دست شوکت این سلسله‌ی جلیله دراز می‌گردد. اختلاف امرای زندیه و تفریق کلمه‌ی ایشان مؤّید این عقیده بود و قراین دیگر نیز تقویت این خیال می‌کرد. در این صورت صلاح خود را در این دیدم که از زندیه دست کشم و به آقامحمّدخان پیوندم. چنین کردم اگر این کار از مقوله‌ی خیانت به شمار آید به گناه خود اقرار می‌کنم.»[3]

 



[1] - ص 113 - تاریخ عضدی - به کوشش دکتر عبدالحسین نوایی 1376

[2] - ص 138 - هفت پادشاه - جلد اوّل - محمود طلوعی 1377

[3] - ص 365 - ‌سرنوشت انسان در تاریخ ایران - فؤاد فاروقی

 4- آینه عیب‌نما، نگاهی به دوران قاجاریه، علی جلال‌پور، انتشارات گفتمان اندیشه معاصر، 1394، ص 112

نظرات 3 + ارسال نظر
مهران دوشنبه 29 دی 1399 ساعت 00:23

خاندان زند یکی از خاندان های اصیل ایرانی بودند که متاسفانه در اثر رقابت عموزادگان ، نابود شدند و دستشان به خون یکدیگر آلوده گردید و آفتاب دولت و اقبال آنها غروب کرد . اما علت دوام قاجاریه این بود که پشت یکدیگر بودند و دشمنی بین آنها وجود نداشت .

امیرحسین سه‌شنبه 28 اردیبهشت 1400 ساعت 04:14

علت دوام قاجار،این نبود که پشت هم بودند،خود آغا اخته فجر،برادرانش را از دم تیغ گذراند....
قاجارها،هرگاه از جانب کسی کمترین ترسی داشتند اورا می کشتند،برای همین مردان لایق تمام شدند،تمام صدراعظم ها،زود مقتول شدند....تمام رؤسا،زود کشته شدن ،حمایت انگلیس در نیمه دوم حکومت قجر هم در بقای آنان موثر بود...

مجی شنبه 15 مرداد 1401 ساعت 18:37

از اول مزدور انگلیس بودند از ممد تا احمد اصلا ایرانی نبودند مغول نتراشیده بودند

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد