پیام تاریخ

بحث های تاریخ ایران

پیام تاریخ

بحث های تاریخ ایران

جسد ناصرالدین شاه در غربت و تنهایی

جسد پادشاه در غربت و تنهایی

پس از آن که جسد شاه را به تهران منتقل کردند چنان آن را در تنهایی رها کردند که دکتر معاینه‌ی جسد مجبور شد به تنهایی کار معاینه و جابجایی جسد را انجام دهد زیرا مگسان از دور شیرینی پراکنده شده بودند و مراسم غسل و کفن این پادشاه عظیم‌الشّأن در اوج غربت، می‌تواند مایه‌ی عبرت باشد و چنین نقل شده است که: «...لاجرم پیکر شاه از لباس عاریت برهنه شد. ...کفن خواستند؛ نبود. تربتی که این پادشاه بد‌بخت به دست خود از مرقد مطهّر حسین‌بن‌علی(ع) که پیوسته به آن تبرّک می‌کرد و بایستی در این حین به بدنش آمیخته شود به دست نیامد. محمّدعلی‌خان، امین‌السّلطنه، رخت‌دار و صندوق‌دار که با بی‌سوادی و ناقابلی به توجّه و الطاف این پادشاه مکانتی داشت نه خود ماند و نه کسی را در صندوق‌خانه گذاشت که لوازم و تجهیزات پادشاه معطّل نماند. پس از ساعتی که شاه ایران برهنه و بی کفن ماند عضدالملک، بُرد متبرّک و تربت خالص و ذخیره‌ی روز سیاه خود را آورد و شاه را از خاک برداشت. جنازه را بعد از غسل و تکفین به اطاق بردند. حالا شال نیست که احتراماً جسد مطهّر را به آن بپوشانند چرا که پروردگاران نعمت و برآوردگان تربیت شاه مقتول همه پراکنده و به خود مشغول بودند.[1] و مدّت چهل و سه روز نعش شاه شهید را در تکیه‌ی دولتی دارالخلافه امانت نهادند و همه نوع تزئینات به سبک فرنگ فراهم کردند و قاریان هر روزه قرآن مجید را به آواز بلند می‌خواندند و تمام طبقات نوکرها با حضور صدر اعظم به آن جا آمده فاتحه خواندند و ندبه کردند.»[2] و پس از آن که مقبره‌اش آماده گردید. او را در کنار قبر جیران، زن سوگلیش، در حضرت عبدالعظیم به خاک سپردند.



[1] - پاورقی ص 281 - ایران دردوران سلطنت قاجار - علی‌اصغر شمیم 1370

[2] - ص 89 - یادداشت‌های ملک‌المورّخین و مرآت‌الوقایع مظفّری - عبدالحسین‌خان سپهر - توضیحات و مقدمه‌ی دکتر عبدالحسین نوایی

3 - آینه عیب‌نما، نگاهی به دوران قاجاریه، علی جلال‌پور، انتشارات گفتمان اندیشه معاصر، 1394، ص 215

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد