پیام تاریخ

بحث های تاریخ ایران

پیام تاریخ

بحث های تاریخ ایران

آوارگی شاه مخلوع محمد علی شاه

آوارگی شاه مخلوع محمد علی شاه

«انقلاب مشروطیت ایران محمّد علی‌ شاه را از خاک کشورش طرد کرد و او همچنان‌که انتظار می‌رفت به اتّفاق شاپشال و عدّه‌ای از معتضرین دیگر به خاک روسیه رفت و در ادسا (شهر خانوادگی شاپشال) در قصر مجلّلی که امپراتور روسیه در اختیارش گذاشته بود اقامت گزید. روس‌ها برای این که خود را از تک و تاز نیندازند مخصوصاً تعمّد داشتند که پذیرائی شاهانه‌ای از این شهریار مطرود در خاک روسیه به عمل آید. از این رو به دستور امپراطور دکتر یروزالسکی به عنوان پزشک مخصوص و ژنرال خابایوف به عنوان آجودان ویژه مأمور خدمت شاه مخلوع در ادسا گردیدند و در سلک ملازمان وی درآمدند؛ ولی بد‌بختانه مثل این بود که انقلاب مانند شبحی همه‌ جا این پادشاه بد‌بخت را از پشت سر تعقیب می‌کند؛ زیرا هنوز چند سالی نگذشته بود که آتش انقلاب در خود روسیه شعله‌ور گردید و محمّد علی ‌میرزا برای بار دوم مجبور به ترک میهن ثانی‌اش گردید. روزی یکی از ملاّحان کشتی تجاری فرانسوی که تازه از ادسا رسیده و در اسکله‌ی بزرگ پای تخت لنگر انداخته بود کارتی به سفارت ایران تحویل می‌دهد که روی آن به خط محمّد علی ‌شاه نوشته شده بود ادسا بالشویکی شد و من و همراهانم با یک کشتی فرانسوی فرار کردیم. چهار روز تمام در دریا بی‌توشه و بی‌غذا به سر برده‌ایم و حالا که کشتی به دهنه‌ی بسفر رسیده انگلیسی‌ها به خیال این که مبادا در این کشتی بالشویک باشد، نمی‌گذارند ما قدم به استانبول بگذاریم. شما هر طوری هست از سفارت انگلیس اجازه بگیرید که مانع پیاده شدن ما نگردند. به احترام شاه آن روزی ایران (احمد شاه) که پدرش با این وضع مثل آوارگان وارد استانبول شده بود فوراً یک قایق موتوری با غوّاص سفارت و پرچم ایران برای پیاده کردن محمّد علی ‌شاه و ملازمانش گسیل گردید و شاه مخلوع ایران به اتّفاق ملکه و سه فرزند و دکتر یروزالسکی و ژنرال خابایوف و همسران آن‌ها و قریب بیست تن ملازم و نوکر و کلفت قدم به ساحل گذاشتند. محمّد علی ‌شاه مدّتی در خاک عثمانی اقامت داشت و در عرض این مدّت هرآن گاه که فرصتی پیدا می‌کرد از تحریکات علیه رژیم مشروطه ایران دست بر نمی‌داشت. کما اینک معروف است چندی بعد که پسرش سلطان احمد شاه در سر راه سفر به فرنگستان وارد استانبول شد و بین پدر و پسر ملاقاتی دست داد محمّد علی ‌شاه باز در قفا او را تحریک کرده بوده است که به کمک نیروی قزّاق ایران کودتایی بکند و کار ناتمام پدر را به اتمام رساند. چندی بعد استانبول را به قصد معالجه در اروپا ترک کرد؛ ولی از مرض (دیابت) بهبود نیافت تا این که در فروردین 1304 خورشیدی خبر‌ آمد که پادشاه سابق ایران در یکی از بیمارستان‌های بندر ساوانا (واقع در ایتالیا) درگذشته است.»[1]



[1] - ص 154 - قتل اتابک - دکتر محمّدجواد شیخ‌الاسلامی

2- آینه عیب‌نما، نگاهی به دوران قاجاریه، علی جلال‌پور، انتشارات گفتمان اندیشه معاصر، 1394، ص 395

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد