پیام تاریخ

بحث های تاریخ ایران

پیام تاریخ

بحث های تاریخ ایران

تشکیلات نظامی کریم خان

تشکیلات نظامی کریم‌خان

 

بعد از سوء قصد به نادرشاه به ترتیب علیقلی‌خان (عادل‌شاه)، ابراهیم‌شاه، شاهرخ‌میرزا، میرزا سیدمحمد مجتهد و مجدّداً شاهرخ میرزا در خراسان به حکومت رسیدند. در افغانستان احمدخان ابدالی ادّعای استقلال کرد و هرات و سیستان را هم تصرّف نمود. در شمال محمدحسن‌خان قاجار و در کرمان حسین‌خان زنگنه و در همدان محمدخان تکلّو و در آذربایجان آزادخان افغان که سردار سابق نادر بود، ادّعای استقلال کردند. تمام خان‌نشین‌های آذربایجان شمالی و ارمنستان و گرجستان عملاً مستقل گشتند. در اصفهان علیمردان‌خان رئیس ایل بختیاری و کریم خان رئیس ایل چادرنشین زند حکومت را به دست گرفتند. دکتر نوایی درباره وضع آشفته بعد از نادر می‌نویسد: «در واقع پس از نادر سلسله افشاریه اعتباری نیافت و حکومت آن خاندان منحصر به خراسان گردید. آن هم از یُمن همّت بلند و طبع کریم مردی چون کریم خان بود که خراسان را به پاس حق‌شناسی نسبت به مخدوم خود نادر در دست بازماندگان او باقی گذاشت. در سایر نقاط ایران نیز هرج و مرجی تمام حکمفرما بود و مردم سیه روز این کشور هر روز در زیر دست و پای قشون گردنکشی پایمال می‌شدند و هنوز از هجومی فراغت نیافته دچار هجوم ستمگر دیگری می‌گشتند. ظلم و ستم نادر از میان رفته بود و به جای آن هرج و مرج و زورگویی سرداران و گردنکشان آمده بود. ستمگر با کفایت از میان رفته بود و زورگویان بی‌کفایت جای او را گرفته بودند. درین هنگام در سراسر ایران همه جا امیران و متنفّذان رایت استقلال افراشته بودند. از میان آن جمع فراوان می‌توان این افراد را نام برد: در ناحیه اصفهان میرحسن‌خان خراسانی داروغه اردوی نادری که در اواخر حاکم اصفهان شده بود و یک سال کوس استقلال زد و سرانجام به دست اوباش کشته شد. در همدان سرافراز بیگ خدابنده‌لو از مین‌باشیان نادر و مأمور سربازگیری که پس از هفت ماه استقلال کشته شد. در بروجرد کائید کلب‌علی از بی‌ سروپایانی که راهزنی می‌کرد و در حدود ده هزار سرباز سوار و پیاده جمع آورده بود که او نیز در جنگ کشته شد. در کرمانشاهان حسین زنگنه، حاج چاوش‌باشی نادر که به امر او کور شده بود و وی نیز به علت ظلم و فساد فراوان کشته شد. در مازندران محمدحسن‌خان قاجار و در آذربایجان آزادخان افغان و در اصفهان ابوالفتح‌خان بختیاری. در ناحیه بختیاری علیمردان‌خان بختیاری. در حدود ملایر کریم خان زند.»[1] در اصفهان بین ابوالفتح‌خان و کریم خان اتّحاد سه‌گانه‌ای به وجود آمد که در نهایت کریم خان زند به قدرت رسید. او از سال 1164 تا 1209/1750 تا 1794م بعد از غلبه برمحمدحسن‌خان قاجار و آزادخان افغان بر ایران حکومت کرد.

محدوده جغرافیایی قلمرو کریم خان شامل نواحی لار،کرمان، قسمت شرقی عراق عجم،[2]بعضی از نواحی زاگرس و سواحل خلیج فارس بود. در دوران وی به خصوص بعد از استقرار در شیراز آرامش و امنیتی نسبی بر ایران حاکم شد و تنها با شورش‌هایی مواجه گردید که بر آن‌ها نیز غلبه یافت. کریم خان که از دورن قشر عشایر برخاسته بود همانند نادر دارای استعداد نظامی‌گری بود و از فرمانده بزرگ خود تجربیات زیادی را آموخته بود. از نظر نظامی قابل مقایسه با یک دیگر نیستند زیرا نادر با پیروزی‌ و شیوه جنگ‌های بزرگ و کوچک به چنان شهرتی دست یافت که در ردیف نوابغ تاریخ جهان قرار گرفت. کریم خان نیز همانند نادر برای سپاهیانش ارزش و احترام زیادی قائل بود و با آنان مشورت می‌کرد چون می‌دانست که برای امنیت کشور نیاز شدید به وجود مردان سپاهی دارد. کریم خان از حمایت آنان دریغ نمی‌کرد و غنایم را بین آن‌ها تقسیم می‌نمود و در پیروزی‌هایی که به دست می‌آورد دلاوران نظامی را به انواع مختلف از خود راضی و خوشنود می‌ساخت و حتی باید گفت که قبل از جنگ و مسیر راه نیز وسایل شادی و سرور آن‌ها را به نحوی فراهم می‌نمود که مزاحم مردم نباشند. دکترنوایی در توصیف تشکیلات نظامی کریم خان در شیراز می‌نویسد: «کریم خان پس از استقرار در شیراز چهل و پنج هزار سپاهی آماده در پایتخت نگه داشت و مواجب و جیره داد. از این جمله دوازده هزار نفر از عراق عجم بودند و شش هزار نفر از مردم فارس و بیست چهار هزار نفر از طوایف لر و سه هزار نفر از ایلات بختیاری. تعداد هزار و چهار صد نفر را تفنگ‌های چخماقی و شمشیرهای خوب داد که مردم شیراز آن‌ها را غلام چخماقی می‌گفتند و ظاهراً گارد احترام او بودند. هزار نفر از افراد مورد اطمینان را نیز امین خود دانسته و در خدمت نگه داشت. این جمع که به آنان یساول گفته می‌شد سمت محافظین او را داشتند. ریاست این عدّه با علی مرادخان زند و عسکرخان رشتی و میرزا محمدخان قاجار دولّو بود. لابد به خاطر دارید که دولّوها دشمن خونی قرانلوها یعنی محمدحسن‌خان قاجار و اولادش بودند.

هزار نفر نسقچی (مأمور انتظامات و مسؤول اجرای احکام فوری شاه) و هزار نفر فرّاش و سیصد شاطر نیز در دستگاه او بودند. هفتصد نفر هم جارچی داشت که تل‌های طلا و مینا بر سر می‌زدند. تعداد رؤسایی که در ملازمت از دهباشی (فرمانده ده نفر) تا سردار کلّ به شش هزار نفر می‌رسید. غیر از این افراد منظّم و ثابت که در دستگاه کریم خان بودند وی مقدار زیادی از ایلات مختلف بختیاری و لیراوی و ترک زبان را نیز به اطراف شیراز آورده بود و در موقع لزوم از افراد آن جماعت استفاده می‌کرد. از ایلات لر نیز چند هزار خانواده در شیراز به نام خانه شهری اقامت داشتند و وقتی کریم خان به سلام عام می‌نشست هشت هزار نفر از آنان به خدمت می‌ایستادند.»[3]



[1] - ص 33 کریم خان زند دکتر عبدالحسین نوایی - 1348

[2] - عراق عجم نام تاریخی ناحیه‌ای در مرکز ایران است که از غرب به کوه‌های زاگرس از شرق به کویر و از شمال به کوه‌های البرز منتهی می‌شود و کرمانشاه، همدان، اصفهان، ری، قزوین، کاشان، قم و تفرش از شهرهای عمده این ناحیه بوده‌اند.

[3] - ص 186 کریم خان زند دکتر عبدالحسین نوایی - 1348

4- آینه عیب‌نما، نگاهی به دوران افشاریه و زندیه، علی جلال‌پور، انتشارات گفتمان اندیشه معاصر، 1397، ص 423

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد