پیام تاریخ

بحث های تاریخ ایران

پیام تاریخ

بحث های تاریخ ایران

محمَد علی فروغی ، مرد همه کاره

فروغی؛ مرد همه‌ کاره

 

محمّد علی فروغی ملقب به ذکاءالملک با آن که مردی عالم و دانشمند بود باید او را هم‌ردیف اردشیر جی قلمداد نمود؛ زیرا گذشته از آن که مرد پشت پرده‌ی سیاست‌ها بود وی به‌ عنوان شاه‌‌کلید در پرورش و آموزش رضا شاه نقش اساسی داشته و انتخاب واژه پهلوی هم از ابتکارات او است. فروغی در استقرار و سلطنت پهلوی و خدمات متناسب برای انگلیسی‌ها زحمات زیادی را متحمّل شده است چنان که حسین فردوست می‌گوید: «فروغی در سه مقطع حسّاسِ حیاتِ سلسله پهلوی نقش اساسی داشت. او نخستین رئیس‌الوزرای رضا خان بود که شنل آبی سلطنت را در مراسم تاج‌گذاری بر دوش او استوار ساخت. سپس در سال‌های 1312 تا 1314 که رضا خان مأموریت یافت تا مهلک‌ترین ضربات را بر فرهنگ ملی ایران وارد سازد باز فروغی نخست‌وزیر بود و فروغی آخرین رئیس‌الوزرای رضا خان بود که در لحظات ترس و دلهره دیکتاتور به فریاد او رسید و به‌‌ خاطر خدمات بزرگش بقای سلطنت را در خاندان او تضمین کرد و بالاخره به‌ عنوان نخستین نخست‌وزیر پهلوی دوم تاج شاهی را بر فرق محمّد رضا نهاد.»[1]

 رضا شاه یکی از نزدیکان فروغی را اعدام کرده بود[2] و نِقاری[3] مابین آن‌ها وجود داشت با این‌ حال پس از ورود متّفقین در سال 1320 که رضا شاه مأموریتش را پایان‌ یافته می‌پنداشت با حالت اجبار و التماس از او استمداد می‌طلبد و بقای خود و سلطنتش را از او درخواست می‌نماید. مجدداً در این زمینه فردوست می‌گوید: «در این روزها رضا خان دست ‌به ‌دامان محمّدعلی فروغی می‌شود که از قدرت و نفوذ او در انگلیسی‌ها مطّلع بود. او در سال‌های به‌ قدرت ‌رسیدن رضا خان واسطه او با انگلیسی‌ها بود و در صعود سلطنت پهلوی نقش مهمّی داشت. از فراماسون‌های مهم ایران و رئیس لژ فراماسونری بود. فروغی فردی بود که حتی وزیر مختار انگلیس به خانه‌اش می‌رفت و به او احترام می‌گذاشت. رضا خان در آخرین لحظات که از همه‌جا قطع امید کرد برای حفظ سلطنت خود و حداقل برای ابقاء سلطنت پهلوی از طریق محمّد رضا به فروغی متوسّل شد.

روز چهارم شهریور از طریق ولیعهد مطلع شدم که رضا خان بدون اسکورت با لباس همیشگی و شنل آبی در حالی‌که فقط صادق‌خان راننده‌اش با او بود به منزل فروغی می‌رود. این نخستین‌بار در طول حکومت رضا خان بود که او چنین خائف و درمانده حاضر شد به خانه کسی برود. خانه فروغی، خانه‌ای قدیمی در مرکز شهر بود. رضا به آن‌جا رفت و چند ساعتی با فروغی خلوت کرد. محمّد رضا همان شب جریان را برای من تعریف کرد و گفت که پدرم به فرمانده اسکورت دستور داد که نباید به دنبال من بیایی و چون با لباس سلطنتی رفته بود عدّه‌ای در مسیر او را شناخته بودند.

 رضا خان در این ملاقات ملتمسانه به فروغی می‌گوید که: من از شما راه نجات می‌خواهم. فروغی پاسخ می‌دهد که: خودت راه نجاتی نداری؛ ولی اگر می‌خواهی بیشتر غرق نشوی باید این کارها را بکنی: اول باید فوری دستور آتش‌بس بدهی که روس‌ها وارد تهران نشوند (روس‌ها در آن موقع به حوالی قزوین رسیده بودند) و اگر مقاومت کنی مسلّماً روس‌ها تهران را اشغال خواهند کرد و توسّط آن‌ها به اسارت گرفته خواهی شد و دیگر من هیچ تضمینی نمی‌توانم بکنم. دوم این که هیچ راهی به جز ترک ایران نداری. رضا پاسخ می‌دهد که: امر شما را اطاعت می‌کنم. فقط خواهشی دارم و آن این است که تداوم سلسله پهلوی توسط ولیعهد را تضمین کنید. فروغی پاسخ می‌دهد: من تلاش می‌کنم ولی مطمئن نیستم." رضا خان می‌گوید: لااقل یک اطمینان نسبی بدهید که پس از من محمّد رضا شاه خواهد شد. به هر حال رضا خان موفّق می‌شود قول مساعدی از فروغی بگیرد و بسیار راضی و خوشحال از خانه فروغی خارج می‌شود و روز پنج شهریور رضا خان به تمام واحدها دستور عدم مقاومت در برابر نیروهای متّفقین را داد. در این روز رضا خان به‌ حدّی لاغر شده بود که کاملاً نمایان بود. پشتش خم شده بود و بدون عصا نمی‌توانست حرکت کند. به محض این که می‌ایستاد به درختی تکیه می‌کرد و سپس به سربازخانه‌های لشکر یک و دو رفت و به آن‌ها گفت همه مرخص هستند و به خانه‌هایشان بروند.»[4]


 



[1] . حسین فردوست، ظهور و سقوط سلطنت پهلوی، جلد 2، ص 37 .

[2]. محمّدولی اسدی، نایب‌التولیۀ آستان قدس رضوی، از نزدیکان فروغی بود که پس از ماجرای مسجد گوهرشاد به‌ دستور رضا شاه در آذر 1314 اعدام شد. پس از اعدام، علی‌اکبر اسدی، فرزند محمّدولی و داماد فروغی، با آن که نماینده مجلس بود، سلب مصونیت شد و به‌اتفاق برادرش سلمان اسدی به سیاه‌چال زندان افتاد و خانۀ نخست‌وزیر وقت به ماتمکده تبدیل شد.

[3] .  به معنی کینه می‌باشد

[4]. حسین فردوست، ظهور و سقوط سلطنت پهلوی، جلد1، صص 96 و 97.

5- آینه عیب‌نما، نگاهی به دوران پهلوی، علی جلال‌پور، انتشارات گفتمان اندیشه معاصر، 1396، ص 82

 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد