پیام تاریخ

بحث های تاریخ ایران

پیام تاریخ

بحث های تاریخ ایران

شاه تهماسب اول صفوی و حرمسرا

شاه تهماسب و حرمسرا

 

علاوه بر ابهّت و حکومت ظاهری پادشاهان شاهد یک سری قدرت‌های دیگر در زندگی پشت پرده‌ی آن‌ها می‌باشیم که در رفتار و اعمالشان تأثیر به سزایی داشته‌ است. آن قدرت‌های پشت پرده می‌تواند از مجموعه عواملی چون خارجی، مذهبی، امراء و اشخاص با نفوذ و یا زنان و سوگلی‌های پادشاه و خواجه‌های درون حرمسرا تشکیل شده باشد. شاه تهماسب نیز در حیطه‌ی چنین اقشاری قرار داشته و او را تحت تأثیر خود قرار داده‌اند. همان گونه که بررسی اوضاع اجتماعی هر دوره نمایشگر وضع زندگی نامطلوب و ظلم و ستم‌های وارده بر مردم جامعه و یکی از ارکان ثابت آن مقطع تاریخی می‌باشند، خوشگذرانی و فساد درباری و بی‌ توجهی به توده‌ها و استفاده‌ی ابزاری از آن‌ها نیز روی دیگر سکّه را نشان خواهد داد. بررسی این قسمت از تاریخ و شناخت عواملی که نقش راهبردی در هدایت سیاسی حکومت‌ها داشته است‌، می‌تواند پاسخگوی بسیاری از معمّاهای زندگی حاکمان وقت و آثار آن بر جامعه باشد. از بین موارد حکومتِ در سایه که در زمان شاه تهماسب وجود داشت تنها به نقش زنان بر افکار وی اشاره‌ی کوتاهی می‌گردد. بر اساس روایات موجود شاه تهماسب تحت تأثیر و نفوذ دو زن از جمله خواهرش شاهزاده سلطانم و دیگری دخترش پری خان خانم بوده است که در جای خود به نقش کلیدی پری خان خانم در مسأله‌ی جانشینی‌ اشاره خواهد شد، امّا با قدرت یافتن زنان، روز به روز بر نفوذ خواجه سرایان نیز که تنها رابط بین زنان حرمسرا و سران قزلباش و بزرگان دولتی محسوب می‌شدند، افزوده ‌گردید. قدرت و نفوذ خواجه سرایان تنها مربوط به شاه تهماسب نیست و یکی از ارکان دولتخانه و دربار شاهان دیگر نیز بوده ‌است. شاه تهماسب بعد از انعقاد صلح آماسیه با عثمانی مدّت 20 سال را در قزوین گذرانید و حتی به روایتی مدّت 11 یا 14 سال از کاخ خود بیرون نیامده است و تنها سرگرم معاشرت با زنان می‌باشد. دکتر پارسا دوست در این رابطه و به نقل قول می‌نویسد: «آن چه بیش از همه مایه‌ی لذّت تهماسب است زن و زر است. زنان در مزاج او چنان تأثیری دارند که وی مدّت‌ها نزد ایشان می‌ماند و با آنان در مصالح مملکت گفتگو و مصلحت اندیشی می‌کند و با این که این پادشاه طبعاً بسیار خسیس و ممسک است، می‌توان گفت در مورد زنان اسراف کار است و به ایشان پول و جواهر و از هر چیز به مقدار فراوان می‌بخشد. خصلت زنبارگی و توجّه افراط گونه‌ی شاه تهماسب به زنان موجب گردید حرمسرای شاهی در اتّخاذ تصمیم‌ها صاحب نقش شود و پیوسته بر اهمیّت و نفوذ آنان در اداره امور کشور، انتصاب‌ها و برکناری‌ها افزوده گردد. زنان زیبای گرجی و چرکسی که توجّه شاه تهماسب را بیشتر به خود جلب می‌نمودند با داشتن فرزندان پسر که للگی آنان عموماً به یکی از سران برجسته‌ی قزلباش داده می‌شد از قدرت شایسته برخوردار گردیدند. شاه تهماسب 12 پسر داشت که 3 نفر آنان در زمان حیات او درگذشتند. از نه پسر باقیمانده، مادران هفت پسر گرجی و یا چرکسی بودند. افزون بر همسران شاه تهماسب، سایر زنان حرمسرا نیز مورد مشورت او قرار می‌گرفتند.»[1]

منبعی دیگر نیز در تأیید مطلب بالا و همچنین نفوذ زنان در تفسیر خواب دیدن‌های پادشاه می‌نویسد: «شاه تهماسب شیوه‌ای را در سلطنت پیش گرفت که متأسّفانه توسّط اغلب کسانی که بعد از او در این سلسله به سلطنت رسیدند نیز مورد پیروی قرار گرفتند. آن چه که بیش از همه مورد توجّه او قرار داشت زن و پول بود. وینچنز دگل دالساندری سفیر ونیز در باره‌ی این پادشاه چنین می‌نویسد زنان چنان بر کردار، رأی و عقیده‌ی این پادشاه تسلّط پیدا کرده‌اند که می‌نماید وی را جادو و روحش را تسخیر کرده‌اند. شاه تهماسب اغلب اوقات خود را با ایشان می‌گذراند و چه بسا که در امور مهمّه مملکتی نیز با ایشان مشاوره می‌کند. او برای اخذ تصمیم به رمل و اسطرلاب متوسّل می‌شود و اگر شبی خواب ببیند شرح آن را می‌نویسند و چنان چه روزی واقعه‌ای منطبق با یکی از این خواب‌ها رخ بدهد زن‌ها آن را به خاطرش می‌آورند و او را همپایه‌ی ائمّه قرار می‌دهند و شاه از این مداهنه گویی‌ها حداکثر رضایت خاطر را پیدا می‌کند. او زنان را دوست می‌دارد و بی دریغ به ایشان جواهر و پول می‌دهد امّا این زن‌ها مجاز نیستند بدون اجازه‌ی شاه از حرم بیرون بروند. از بین این زنان آن‌هایی که دارای پسر هستند گاهی اوقات به بهانه‌ی دیدن پسر خود از حرمسرا خارج می‌شوند و من خود، مادر سلطان مصطفی میرزا را که زنی کوچک جثّه بود و کمتر از اندرون خارج می‌شد، دیدم که در حالی که مثل مردها بر اسب سوار بود. اندکی از ظهر گذشته از کاخ خارج شد و چهار غلام و شش نوکر پیاده همراهش بودند.»[2]


 



[1] - شاه تهماسب اوّل، دکتر منوچهر پارسا دوست، چاپ سوم، 1391، شرکت سهامی انتشار، ص 276

[2] - طب در دوره صفویه، تألیف سیریل الگود، ترجمه محسن جاویدان، انتشارات دانشگاه تهران، 1357، ص 3

3- آینه عیب‌نما، نگاهی به فریاد کاخ‌های صفوی، علی جلال‌پور، 1400، ص 358

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد