پیام تاریخ

بحث های تاریخ ایران

پیام تاریخ

بحث های تاریخ ایران

روابط خواجه سرایان با روحانیون عصر صفوی

__ روابط خواجه سرایان با روحانیون

«شاید بتوان تنها رقیب خواجه سرایان را در استیلای نفوذ بر شاه سلطان حسین، روحانیون و علمای دینی دانست. بی تردید مقدس‌مآبی شاه سلطان حسین در این جریان نقش عمده‌ای داشته است. قزوینی در مورد نقش و میزان تأثیرگذاری روحانیون بر حکومت شاه سلطان حسین می‌نویسد مدت بیست سال میل خاطر آن حضرت به طرف علما و فضلا گذشت. در اکثر امور ملکی و مالی به صلاح و صوابدید فضلا و علما می‌فرمود و طریقه صوفیه که شعار و اطوار سلسله‌ی علیّه صفویه بود، برانداخت و به جهت عدل و داد، سادات و فضلاء متقی و پرهیزگار را به جای امرا در شهرهای ایران به حکومت گذاردند که موافق شرع انور اثنی عشر به دیوان خاص و عام پردازد. یکی از این روحانیون که حتی قبل از به سلطنت رسیدن شاه سلطان حسین نفوذ فوق‌العاده‌ای در شاه کسب کرده بود علامه محمد باقر مجلسی بود که در دوران قبل از سلطنت سمت استادی او را عهده‌دار بود و آن چه به شاه عرض می‌نمود به اجابت مقرون بود. در نتیجه‌ی همین نفوذ بود که وی موفق شد به هنگام تاجگذاری شاه سلطان حسین فرمان منع شرابخواری را از او بگیرد.

هنگامی که در اجرای فرمان شاه قراولان سلطنتی 6000 بطری شراب را از شرابخانه سلطنتی بیرون کشیده و در برابر چشم عموم مردم شکستند. به نظر می‌رسید که مجتهدان دینی موفق شده‌اند به موفقیت بزرگی در برابر حرم که مخالف اجرای این فرمان بود دست یابند، اما این موفقیت زودگذر بود و چنان که دیدیم خواجه سرایان به همراه مریم بیگم موفق به لغو این فرمان شدند. علاوه بر این خواجه سرایان با تصاحب مناصب سنتی روحانیون از قبیل نظارت مسجد جامع مشهد مقدس موفق شدند شکست سختی بر رقیبشان وارد سازند. با وجود این به پیروزی کامل دست نیافتند و به قول لاکهارت آنان این توانایی را در خود سراغ نداشتند تا به وسیله‌ی آن رقیبشان را برای همیشه از صحنه دربار عقب برانند. در نتیجه رقابت جای خود را به سازش داد. به نظر می‌رسد بعد از مرگ علامه مجلسی زمینه‌های لازم برای همکاری هرچه بیشتر این دو رقیب فراهم آمده باشد. شاید علت این امر را بتوان در گسترده شدن بساط تقدس‌مآبی و اخباریگری علمای دینی بعد از مرگ علامه مجلسی دانست. آصف در مورد اوضاع مذهبی کشور بعد از مرگ علامه مجلسی می‌نویسد زهّاد بی معرفت و خرصالحان بی کیاست به تدریج در مزاج شریفش و طبع لطیفش رسوخ نمودند و وی را از جاده جهانبانی و شاهراه خاقانی بیرون و بازار سیاستش را بی رونق و ریاستش را ضایع مطلق کردند. بعد از این جریان بود که علمای دینی همگام با خواجه سرایان به توطئه چینی علیه نخبگان کشور که سدی بر سر دستیابی به منافع مشترکشان محسوب می‌شدند، دست زدند. مشارکت محمد حسین خاتون آبادی، ملاباشی شاه سلطان حسین و خواجه سرایان را در عزل و مکحول شدن فتحعلی خان داغستانی صدر اعظم می‌توان نمونه‌ای از این اقدامات مشترک دانست. همچنین رد پای آنان را می‌توان در جریان برکناری نصرالله میرزا از ولیعهدی مشاهده کرد. این شاهزاده بر اثر کاردانی و لیاقتی که در اداره امور کشور به خرج داده بود با کارشکنی‌های ملاباشی و خواجه سرایان مواجه شد و آنان با سعایت از او نزد شاه موفق شدند او را از مقامش عزل و دوباره روانه حرمسرا نمایند.

در راستای این سازش بود که خواجه سرایان به دنباله روی و تبعیت از سیاست‌های مذهبی روحانیون این دوره پرداختند. دشمنی خواجه سرایان با اقلیت‌های مذهبی و به خصوص صوفیان که در این دوره تحت فشار زیادی قرار داشتند به خوبی مؤید این ادعا است. سراینده منظومه مکافات نامه در اشعارش به خوبی به این موضوع اشاره می‌کند:

 

 

به صوفی چنان دشمن آن قوم خر                           که سنی به شیعی ز لـعن عمر

ز تقلیـد زهـاد  بـــی دیــن  و داد                           کمر بسته بر کین  اهل  سداد

به خود کرده واجب چو ذکر خدا                           که لعنـت فرستـنـد بـر اولیـا»[1]

 



[1] - زن، سیاست و حرمسرا در عصر صفویه، عبدالمجید شجاع، صص 181 و 182

2- آینه عیب‌نما، فریادی از کاخ‌های صفوی، علی جلال‌پور، انتشارات گفتمان اندیشه معاصر، 1401

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد